| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
مشکلات واقعی دوست شدن با یک مرد متاهل چه می تواند باشد؟ این سوالی است که اگر فکر دوست شدن با یک مرد زن دار هم در سرتان است باید در قدم اول از خود بپرسید.
شاید تا به حال مقالات و کتاب های زیادی درمورد این موضوع خوانده باشید که توسط زن های مجرد و تجربیات شخصی خودشان نوشته شده اند که خیلی از آنها نوشته هایی عالی اند و خیلی هایشان متوسط اند و خیلی ها فقط انکار مطلق اند. خیلی از این مقالات هم ممکن است توسط زن های متاهلی نوشته شده باشد که دوست ندارند ببینند مردی به زنش خیانت می کند چون ممکن است آن مرد همسر خودشان باشد. اما از خانم ها که بگذریم ممکن است خود مردان متاهل هم حرفی برای گفتن داشته باشند که بد نیست از حرف دل آنها هم باخبر شویم.
اگر به فکر این هستید که دوست دختر یک مرد زن دار شوید، شاید بهتر باشد که مفهوم دوست شدن مرد و زن را دوباره برای خود تعریف کنید چون اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، فقط در شرایطی آن مرد واقعاً در رابطه با شماست که بتواند خود را متعهد کند یک دروغ عمدی بگوید که خودش هم کم کم باور کند. آنوقت تلاشی که باید برای بر هم نخوردن و تداخل پیدا نکردن برنامه های زندگیش بکند دوچندان می شود. شاید اول کار مشکلی نباشد اما کم کم متوجه می شوید که آن آزادی که بقیه افراد در دوستی های خود دارند شما ندارید، نمی توانید شب ها با هم بیرون بروید یا هروقت دوست داشتید به او تلفن کنید. از همان ابتدای کار هم این دوستی ارزش هدر کردن وقتتان را ندارد.
شاید اول کار این رابطه به نظرتان جالب بیاید. این واقعیت که او برنامه های خاصی برای زندگی خود دارد، زمان فراغت بسیار طولانی را در اختیارتان قرار می دهد که می توانید هر طور که دوست داشتید آنرا بگذرانید بدون اینکه شکایتی به شما کند. خیلی وقت ها ممکن است واقعاً با وضعیت موجود مشکلی نداشته باشد و کاملاً راحت باشد اگر بخواهید دوستان پسر دیگری را هم در زندگیتان راه بدهید. البته چاره دیگری هم ندارد. واقعاً نمی تواند شکایتی بکند چون خودش رابطه بسیار جدی دیگری پشت صحنه دارد، رابطه ای که بین شما و او قرار گرفته است. زمان خیلی کمی می برد که متوجه بشوید یک جای کار در همه آن عشقبازی ها و محبت ها می لنگد و اگر خودتان موضوع را کشف نمی کردید شاید اصلاً او به روی خودش هم نمی آورد.
یک حالت این دوستی ها اینطور است که از همان اول کار نمی خواستید که به طور جدی دوست دخترش شوید، مخصوصاً در مواردی که این رابطه از دوستی خیلی ساده و زیبایی که بین شما دو نفر بوده شکل گرفته باشد. وقتی کنار او هستید همه چیز خوب است اما این فقط در شرایطی است که فقط خودتان و خودش باشید، بدون اینکه کس دیگری از آن خبر داشته باشد. مکالماتی که قبلاً موقع ناهار یا در ایمیل ها داشتید دیگر آن مکالماتی نیست که در ماشین یا خانه تان دارید. کم کم حرفهایتان جنبه های شخصی تر و حتی جنسی تر به خود می گیرند. یا شما یا او سوال می پرسید و هر دو شما درگیر این هستید و نمی دانید که چرا دارید دزدکی این همه با هم وقت می گذرانید. حالت دیگر دوستی می تواند این باشد که او از همان ابتدای کار دل شما را برده است و دوستی از همان ابتدا جنبه جنسی هم داشته است ولی مشکل این است که او همیشه مجبور است زود برود، مدام در حال چک کردن تلفن همراهش است و شما نمی توانید هر کاری که می خواهید را در وقتی که می خواهید بکنید. احساساتتان سرکوب می شوند و کم کم متوجه می شوید که نمی توانید به همان سادگی که وارد این رابطه شدید، از آن خارج شوید. احساس گمگشتگی می کنید، گمگشتگی از این جهت که بین او و مشکلاتی که با همسرش دارد گیر افتاده اید.
اما چرا او نمی تواند با همسرش هم به همان اندازه که با شما راحت است راحت باشد؟ شما زنش را دیده اید، زشت نیست و خیلی راحت می شود با او کنار آمد. حتی ممکن است خودتان هم با او رابطه داشته باشید و خیلی وقت ها دوست دارید که به او بگویید که چه بین شما و شوهرش می گذرد اما نمی توانید چون او زن خوبی است و حقش نیست که زندگی زناشوییش اینطوری خراب شود. اگر هم قرار باشد کسی اینکار را بکند خود آن مرد است. ممکن است مرد در ابتدای رابطه دیوی از زنش برای شما ساخته باشد اما وقتی خودتان با آن آشنا می شوید می فهمید که اینطور نیست.
هیچکس نمی تواند به شما بگوید که با یک مرد زن دار رابطه داشته باشید یا نه. متنفر شدن از آن یکی زن کار ساده ای است اما برای خیانت همیشه دو نفر لازم است. خیلی جاها ممکن است فکر کنید که کسی هست که دوستتان دارد اما واقعیت این است که این مرد نمی تواند عشق و احترامی که شایسته شما باشد را در اختیارتان بگذارد. حتی ممکن است یک مرد زن باره باشد و هر چند وقت یکبار یکی مثل شما را بازیچه نفس خود کند. زمان و انرژی که با او هدر کرده اید را می توانستید خیلی جاهای دیگر استفاده کنید، حداقل با مردی که واقعاً لایق شما باشد.
سوال خیلی ساده ای که می خواهم بپرسم این است که آیا برای خودتان ارزش و احترام قائل هستید و آیا واقعاً می دانید خیلی مردهای مجرد خوبی هم هستند که بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنیدف پس چرا باید وقتتان را با دوست شدن با یک مرد زن دارد تلف کنید.
آدم ها همیشه از اشتباهاتشان درس می گیرند و می توانند این درس ها را به همدیگر هم منتقل کنند. اما به خاطر یک رابطه کوتاه مدت عاشقانه، بااینکار همه زندگیتان را به خطر می اندازید. پس عاقل باشید و از این رابطه بیرون بیایید و دیگر هیچوقت هم پشت سرتان را نگاه نکنید.
اگر می خواهید معنا و مفهوم عشق و زندگی را به خودتان یادآور شوید، فقط کافی است بدانید که در همچنین رابطه ای آن را پیدا نخواهید کرد.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
اگر شما و همسر سابقتان تصمیم گرفته اید که دوباره با هم زندگی کنید، سه چیز را به یاد داشته باشید:
· آمار بر ضد این تصمیم شماست
· همه چیز را نرم نرم جلو ببرید
· حتماً به مشاور خانواده مراجعه کنید و در دوره های آموزش خانواده شرکت کنید
آمار ضد ازدواج دوباره است
آمار بر علیه زن و شوهرهایی است که یکبار طلاق گرفته اند و می خواهند دوباره با هم ازدواج کنند. تقریباً بیشتر ازدواج های دوم مثل ازدواج اول به طلاق ختم می شود.
مجله روانشناسی امروز نوشته است، "تقریباً 60 درصد از ازدواج های دوباره شکست می خورد و این اتفاق حتی سریعتر از طلاق اول می افتد. بعد از گذشت متوسط 10 سال، 37 درصد از ازدواج های دوباره شکست می خورد این درحالی است که این آمار برای ازدواج اول 30 درصد است."
چطور می توانید ازدواج دومتان را به موفقیت برسانید
اگر در فکر این هستید که دوباره با همسر سابقتان ازدواج کنید، در زیر توصیه هایی برایتان آورده ایم که شانس موفقیت این ازدواج دوباره را بالا ببرید:
* دوباره برگشتن به سمت همسر سابق به خاطر فرزندانتان اصلاً ایده خوبی نیست. باید به خاطر اینکه همدیگر را دوست دارید و واقعاً می خواهید که باز با هم باشید، به سمت هم برگردید.
* اگر بچه دارید، به هیچ وجه تا مدتی اجازه ندهید که آنها متوجه شوند که شما دو نفر با هم رابطه برقرار کردید. چون امیدوار می شوند که با هم آشتی کنید و این فشار بیشتری روی شما دو نفر برای آشتی کردن وارد می کند.
* نزد یک مشاور خانواده بروید. از اشتباهات زندگی قبل درس بگیرید واگرنه با تکرار آنها دوباره رابطه تان خراب خواهد شد.
* دلیل طلاق سابقتان را پیدا کنید. اگر طلاقتان به خاطر مسائل مالی بوده اینبار حتماً درمورد مسائل مالی با هم به نتیجه برسید. اگر درمورد تربیت فرزندان بوده، این مشکل را هم با هم حل کنید. اگر به خاطر عدم وفاداری و خیانت بوده، هر دو شما باید امتحان خود را پس بدهد.
* اشتباه خود را در طلاق اول به گردن بگیرید.
* با هم در دوره های آموزش خانواده شرکت کنید.
* در تمام مسائل با هم صادق باشید. برای هم بازی درنیاورید. سعی نکنید فکر همدیگر را بخوانید. انتظارات بیجا نداشته باشید. انتظارات، امیدها و آروزهای خود را با هم مطرح کنید.
* خیلی مهم است که بفهمید ازدواج اولتان تمام شده است. اجازه ندهید کابوس آن زندگی جدیدتان را خراب کند.
* از روبه رو شدن با مشکلاتی که موجب بر هم خوردن ازدواج اولتان شدن، نترسید.
* اشتباهاتتان را تکرار نکنید. به آینده تان به هم بیندیشید.
* یادتان باشد، ساختن اعتماد دوباره زمان می برد.
ایجاد اعتماد و موفق شدن یک ازدواج بعد از طلاق نیاز به تعهد قوی به رابطه دارد. باز هم می گوییم، ازدواج دوباره با همسر سابقتان را سریع جلو نبرید. برای شناخت همدیگر وقت بگذارید.
با همسر سابقتان ازدواج می کنید؟
ایمیلم را که چک می کردم، دیدم یک دعوتنامه عروسی برایم فرستاده اند. این دعتوتنامه از طرف زوجی بود که طلاق گرفته بودند.
از یک طرف هیجان زده شده بودم و از یک طرف هم سردرگم بودم چون این زوج سابقه ازدواج وحشتناکی داشتند و نمی دانم چه چیز باعث شده بود دوباره به فکر ازدواج با هم بیفتند. اما در هر حال داشتند باز ازدواج می کردند.
مطمئناً "نیمه گمشده" که می گویند معنی خاصی دارد. بعضی از اعتقادات معنوی می گوید که دو روح، قبل از تولد، تعیین شده که با هم زن و شوهر شوند. بعضی دیگر از مذهب ها باور دارند که شما و همسرتان طی هفت مرحله تناسخ باهم ازدواج می کنید، حتی اگر در زندگی زناشویی خود مشکلات متعددی داشته باشید.
کنار از اعتقادات دینی و معنوی، دلایلی وجود دارد که شما به ازدواج دوباره با همسر سابقتان می کشاند. یکی از این دلایل، خوبی ذاتی و خصوصیاتی در همسرتان است که باعث شده عاشقش شوید. مطمئناً شما به این دلیل عاشق این فرد شدید که بخشی از آن می تواند اخلاقیات، مهربانی، و طرز رفتار او با دیگران باشد. چیزی در او هست که شما را جذب می کند.
اما چه پنج سال با او زندگی کرده باشید، چه پنجاه سال، هیچکدام شما دیگر آن مرد یا زن سابق نیستید. شخصیت شما رشد کرده است. ایده ها و افکارتان دستخوش تغییر شده است و سطح علمتان بالا رفته است. و آن چیز ناملموسی که شما دو نفر را به سمت هم جذب کرده بود، با بلوغ و حکمتی که به دست آورده اید تقویت شده است.
اگر ازدواج به طور کل خوب و بر پایه احترام متقابل بوده باشد، 90 درصد زوج ها به طور متوسط بعد از هشت سال طلاق دوباره به سمت هم برمی گردند.
این دوست من هم خیلی خوب این مطلب را در کارت دعوتش بیان کرده بود: "ما دوباره با هم ازدواج می کنیم چون فهمیدیم بدون حضور همسرمان، جای چیزی در زندگیمان خالی بود. ازدواج اول ما از روی دلیل بود و آن چیزی فرای عشق بود. این چیزی غیرقابل توصیف است. و حالا که فهمیده ایم که هستیم و دوست داریم کجا باشیم، آماده ایم که بهترین همسر دنیا باشیم."
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
گرایش بین زن و مرد در نوع خود میتواند مفید یا مضر باشد . البته بیشتر ما حداقل یک بار در زندگی تمایل قوی را نسبت به فرد مخالف حس کرده ایم ، خوب! ، این حس در مورد روابط معمولی شاید بتواند موثر باشد ولی در مورد مسئله ی ازدواج اگر بخواهیم تنها با اکتفا به این تمایلات و بدون توجه به معیارهای دیگر روان شناسی ،تصمیمی بگیریم ، ویران کننده است ، چرا که نتیجه ای جز رنج ، ترس از آینده ، تحلیل انرژی و در آخر ، در فاصله زمانی کم دچار افسردگی و سرخوردگی می شویم ! ، در تنهایی و با صداقت کامل با خود به نکات زیر توجه کنید . مطمئنا" در آخر می توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا شما واقعا" عاشق هستید یا ... ؟!:
یک تمایل و گرایش مفید چیست ؟ چطور می توانید بفهمید که شخص مورد علاقه شما همان کسی است که می خواهید ؟!
1- با او بسیار راحت هستید ، گویی که سالهاست او را می شناسید .
2- در بسیاری از موارد با یکدیگر هم عقیده هستید مثل باورهای فردی ، ارزشها، اهداف و فلسفه ی زندگی .
3- وجود حس تساوی با هم ، به طوری که هیچ کدام از شما دو نفر ، خود را برتر از دیگری نمی داند.
4- از امور روزمره یکدیگر آگاه هستید و در این روابط برای هم حس سرزندگی و شادابی روحی را به ارمغان می آورید.
5- با یکدیگر راحت هستید و احساس غریبی نمی کنید ، روز به روز شادی و صمیمیت بین شما بیشتر می شود.
6- روح و روان یکدیگر را با توجهات متقابل ، تحسین ، تایید و تمجیدها زنده می کنید و به این صورت است که زندگی رمانتیکی را تجربه خواهید کرد.
7- از اینکه اوقات بیشتری را در کنار هم باشید لذت می برید و از هم خسته نمی شوید !
8- همیشه نسبت به او گرایش دارید و این حس با هم بودن بیشتر و بیشتر می شود.
9- در همه حال برای پیشرفت یکدیگر تلاش می کنید ولی نه در آن حد که هر یک از شما احیانا" استقلال شخصی خود را از دست داده باشید!
10- در حفظ صمیمیت بیشتر رابطه و حل مشکلات زندگیتان در مقایسه با زوج هایی که بدون این حس و تنها بطور رسمی با هم ازدواج کرده اند ، موفق تر هستید.
11- با هم گرم ، قابل انعطاف ،صمیمی ، رئوف و دلسوز یکدیگر هستید و و هر دو بر آنید تا این این عواطف هر روز افزون شود.
12- براحتی از اشتباهات هم چشم پوشی می کنید و دوباره روابط شما به همان نزدیکی قبل باقی است .
13- احساس می کنید که متعلق به هم هستید ( البته این حالت نباید با احساس تحت کنترل بودن یا مالکیت همراه باشد) و دیگران شما را زوجی خوشبخت و جدانشدنی می دانند.
14- با گذشت ، فداکاری و بزرگ نکردن اشتباهات یکدیگر ، در کنار هم احساس امنیت می کنید و هیچ ترسی بابت از دست دادن هم ندارید .
15 – عواطف و امیال جنسی شما نسبت به هم بسیار قوی و غیر قابل اجتناب است.
16- نا خود آگاه احساسات و عواطف جنسی خود را نسبت به هم نشان می دهید و نه از روی عادت ، در این حالت است که امنیت روحی ایجاد می شود و خیال هر دو طرف بابت عدم وجود انحرافات اخلاقی در یکدیگر راحت است .
17- همیشه در دسترس هم هستید و می توانید روی وجود هم حساب کنید.
18- بین شما انرژی های مثبت زیادی است که حس اشتیاق به زندگی را افزون می کند .
19- با گذشت زمان روابط شما مستحکم تر شده است .
20- روابط شما طوری بر یکدیگر تاثیر داشته که اگر با خودتان رو راست باشید می بینید که شما شخصی بهتر و متفاوت نسبت به گذشته هستید.
امیدورایم پس از تمرکز روی مطالب فوق ، رابطه ای که در ذهن داشتید همانی باشد که خواستید ، در غیر این صورت بهتراست تجدید نظر کنید ، بدون شک قطع رابطه ی غلط با وجود وابستگی ، بسیار دردآور است ولی این درد بیشتر از رنجی نیست که با ادامه این رابطه مجبور می شوید تا آخر عمر تحمل کنید .
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
شاید در برخورد اول ، بکارگیری واژه های شهوانی در کلام عاطفی و بعدها در نزدیکی های زوجین ، از نظر طرف مقابل شما خیلی خوشایند نباشد و شاید هم کلا" با این نوع کلام، حتی درآینده هم مشکل داشته باشد.
شما همیشه می ترسید که مبادا بطور ناگهانی در ملاقات اول، این واژه ها به زبان شما جاری شود و در نتیجه ی آن، خود را به باد رسوایی دهید و تمام وجهه ی اولیه خود را در نگاه طرف مقابل از دست بدهید. در اینجا به نکاتی پرداخته ایم که با رعایت آنها، استفاده ی صحیح و به موقع از این کلمات را در روابط عاطفی و جنسی با همسر خود، فرا می گیرید :
نکته: برای شروع، لازمه ی بکارگیری این واژه ها، گذشت زمان است: پس از برقراری حس عاطفی و عاشقانه است که به زبان آوردن آنها خوشایند است نه قبل آن! بنابراین بگذارید چند صباحی بگذرد!!
و اما چطور باید به موقع و درست از این واژه ها استفاده کرد؟
1- در واژه های خود از عبارات مأنوس و جاری استفاده کنید.
اگر بخواهید دقیقا" همان کلماتی را که در فیلم ها دیده ایم را به زبان بیاوریم، خیلی مضحک به نظر می رسد. شاید تصور شما بر این است که استفاده از این واژه ها مهارت خاصی می خواهد. ولی حقیقت این است که این طرز صحبت، همان کلامی است که خودمان نیز می توانیم به راحتی به زبان بیاوریم و خیلی خوب هم از عهده ی آن بر می آییم! این واژه ها دقیقا" از درون ما بر می خیزند و خود ما با توجه به وضعیت روحیمان باید طریقه ادای آن را انتخاب کنیم.
2- ریتم آوای خود را بشناسید.
هر کسی خود می داند که با چه لحنی این کلمات را به زبان بیاورد، این بستگی به خود شما دارد، می توان با صدایی بم و رومانتیک و برخی با تغییر در زیر و بم تن صدا و در مواردی هم به آرامی و نجواکنان، این کلمات را بکار برد. بسته به نوع شخصیت هر کس، در بعضی موارد، نحوه به زبان آوردن این واژه ها همان انعکاس نوع گفتار روزمره آن شخص است و در برخی دیگر به کلی متفاوت است. شاید هم در حین کلام خود، از تمامی حالات تن صدا برای ایجاد هیجان بیشتر در ادای واژه ها استفاده کنید تا نفر مقابل اصلا" نتواند حالت و واژه بعدی شما را، حدس بزند و در نتیجه همیشه در حالتی هیجان زده منتظر کلمه بعدی شما خواهد ماند.
3- تعداد این واژه ها را در حافظه ی خود افزایش دهید.
بیشتر ما سعی می کنیم از بکارگیری دشنام و ناسزا جلوگیری کنیم. اما تغییر در نحوه ی کلام خود با همسرمان، فرصتی است تا خود را در زمان مناسب از چهارچوب ادبی حرف زدن بیرون بیاوریم. باید اینقدر از نظر این لغات قوی باشیم که در حین این نوع کلام از لغتهای بالینی استفاده نکنیم ( مثل آلات جنسی و کلمات مستهجن دیگر ). اگر فقر لغوی در این زمینه دارید می توانید از طریق کتاب های آموزشی و سایتهای اینترنتی، و یا فیلم هایی در این زمینه، اطلاعات خود را افزایش دهید. ( اگرچه برداشت از این فیلم ها خیلی موثر و موثق نیست)
4- در تنهایی با خود تمرین کنید.
کارول کوئین نویسنده کتاب "بروز احساسات شهوانی " در مطالب خود همواره توصیه کرده است که در تنهایی با خود کلمات شهوانی را تکرار کنید تا در حین نزدیکی با همسر خود نیز بتوانید بر زبان خود جاری کنید. تنها با تکرار این واژه ها در ذهن خود، قادرید بعد ها آنها را با صدای بلند نیز بیان کنید.
5- قوانین خاصی را بین خود و همسرتان مقرر سازید.
بعضی اوقات خیلی از افراد از ترس تمسخر نفر مقابل، این واژه ها را به زبان نمی آورند. بنابراین قبل از شروع به برقراری آنها، بین خود و طرف مقابلتان قوانینی بگذارید، بطور مثال، هیچ کدام از دو طرف نباید در هنگام جاری ساختن این کلمات به یکدیگر بخندند یا ایراد بگیرند و تمسخر کنند. مادامی که این واژه ها از دهان بیرون می آید خیلی تحت اختیار نیستند و قابل اشتباه و در این بین هر دو طرف باید از اینکه مورد تمسخر دیگری قرار نمیگیرند کاملا" مطمئن باشند.
6- آهسته قدم بر دارید.
نگران نباشید، بکارگیری این کلمات حتما" نباید پشت سر هم و بی ایراد باشد. یکی از منابع واژه ها، به زبان آوردن همان مراحل رابطه جنسی است که دقیقا" در همان لحظات اتفاق می افتد. هر عملی که در این بین، برای طرفین ارضاء بخش است باید به زبان بیاید و با این کار می توانند احساس رضایت خود را از هر صحنه و حتی تقاضای تکرار دوباره ی آن بیان کنند.
7- تمرین به روی لحن صدا و سرعت آن
برای بکارگیری موثر این واژه ها، باید بر چگونگی لحن صدای خود و سرعت آن و یا وقفه های لازم بین کلمات تمرین کنید. توازن در سرعت ادای این کلمات بسیار مهم است، نباید بصورت مسلسل وار از دهان خارج شوند، بلکه باید متنوع بیان شوند، بطور مثال با لحن ملایم در صدا یا آهنگی نجواکنان و یا حتی گاهی اوقات بالابردن تن صدا همراه باشد. می توانید لحن صدای خود را بصورت دستوری یا خواهشانه تغییر دهید و خیلی حالات دیگر در این بین.
8- بگارگیری واژه ها توسط دو طرف
از آنجایی که بیشتر شما معمولا" برای ادای این کلمات یک ناامنی و ترس در وجود خود احساس می کنید، ادای این واژه ها را دو طرفه کنید، شما به غیر از به زبان آوردن آنها، نیاز به شنیدن معادل آن از زبان همسر خود نیز دارید. همزمان با هم این کلامات را جاری کنید و سعی کنید تقریبا" همزمان نیز به آنها خاتمه دهید، حتی در این بین ممکن است از دهان همسر خود واژه هایی جدید تر یاد بگیرید که قبلا" نشنیده باشید!
چطور می توانید در هنگام نزدیکی با ادای این واژه ها ، حس شهوانی را بالا ببرید :
و حالا سوالی که در ذهن شما نقش بسته است این است که چطور باید از این واژه ها جهت بالا بردن حس نزدیکی استفاده کرد، در اینجا به چند نکته برای این امر اشاره شده است که با رعایت آنها، ادای آنها برای شما آسان تر می شود. با بکارگیری صحیح و به موقع، متوجه تأثیرات مفید و بسزای آن در رابطه ی خود خواهید شد و می بینید که چطور حس عاطفی و تمایل نزدیکی در هر دوی شما بالا می رود.
شما نیز می توانید مانند خیلی از زوج های دیگر از این واژه ها برای بالا بردن حرارت جنسی خود استفاده کنید. اجازه ندهید که ترس و خجالت، شما را از داشتن یک نزدیکی گرم و لذت بخش محروم سازد.
اولین گام این است که در کمال آرامش، شما و همسرتان بنشینید و در مورد این که تمایل دارید از کدام واژه ها استفاه کنید، به توافق برسید. روراست باشید و خجالت نکشید. با این کار حدود یکدیگر را برای به زبان آوردن کلماتی مشخص می کنید که شاید برخی از آنها از نظر یکی از طرفین خیلی قبیح باشد و در نتیجه نه تنها از آن حالت یخ بودن در می آیید، بلکه از وقوع برخی از حالات و کلام ناخوشایند از نظر یکی از طرفین حین عمل نزدیکی جلوگیری می کنید.
گام دوم: و حالا نوبت عملی کردن تمرین های کلامی است، به یاد داشته باشید که باید آنقدر این واژه ها را در آیینه با خود تمرین کرده باشید که براحتی به هنگام نزدیکی به زبان بیاید. خجالت نکشید مطمئن باشید که تمامی انسانها یک روی خبیث نیز دارند و حالا نوبت نمایش آن روی شما است.
گام سوم : حتی می توانید بدون داشتن لغات در ذهن خود، با توصیف تک تک مراحل نزدیکی از زبان خود و تعریف و تمجید به نزدیکی خود هیجان بیشتری ببخشید. هر انسانی از تعریف لذت می برد و مایل است بداند که شما در حین انجام مراحل نزدیکی و صحنه های جدید و هیجان انگیز آن، چه احساسی دارید.
این مقاله را جدی بگیرید، شاید منشائی برای اصلاح، افزایش و یا حتی تقویت حسی عمیق در روابط جنسی شما باشد.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
به دلایل مختلف ، خیلی از پسرها همیشه به دنبال این هستند که در اولین ملاقات خود ، پشت سرهم سوألهایی از دوست دختر خود بپرسند ، شما چطور ؟ دلایلتان چیست ؟
در اینجا به 100 سوأل که می توانید شما را از آن حالت یخ بودن درآورد و وادار به صحبت کند ، اشاره کرده ایم ، آنها را یکبار بخوانید و بعد نظر دهید ، موافقید؟!
و لطفا" بخاطر داشته باشید ، همه ی این سوالها جنبه ی طنز دارد ، اگر فهرستی کامل از همه ی آنها را به یکباره جلوی روی دوست دختر خود قرار دهید ، مسلما" او وحشت زده ، از شما فراری می شود ، مطمئنا" دوست ندارید که این طور شود ؟!!
تنها هر بار دو یا سه تا از آن را انتخاب کنید تا سر صحبت را باز کنید .
حتما" شما هم بارها و بارها در برخورد با مردم چیزهای عجیبی دیده اید و از آن درس عبرت گرفته اید ، شاید افراد با هم فرق کنند ولی تقریبا" در یک مواردی با هم شبیه اند ، بطور مثال ، شاید دوست دختر جدید شما هم بخواهد در مواقعی شما را غافلگیر کند ، مراقب باشید !!
او را مجبور نکنید به سوالاتی که مایل نیست ، یا خود را تحت فشار می بیند ، پاسخ دهد . بهتر است در پرسش موضوعات محرمانه و شخصی او بسیار محتاط باشید ، به خصوص اگر هنوز با هم خیلی صمیمی نشده اید .
1- بهترین شغل شما تا کنون چه بوده ؟
2- بدترین شغل شما چه بوده ؟
3- اسامی تمام جاهایی را که تا به حال در آن مشغول بوده ای را بگویید ؟
4- بهترین دوست شما چه کسی است ؟
5- در مورد خانواده خود حرف بزنید ؟
6- در مورد وابستگان خود صحبت کنید ؟
7- اولین ماشین شماچه بوده ؟
8- هنرپیشه مورد علاقه شما کیست ؟
9- سرگرمی های مورد علاقه شما چیست ؟
10- چه آهنگهایی را دوست داری ؟
11- مهم ترین تغییرات و تحولات در زندگی شما چه بوده ؟
12- اولین دوست دختر / دوست پسر خود چه کسی بود ؟
13- اولین باری که کسی را بوسیدی با چه کسی و کی بود؟
14- وحشتناک ترین کاری که تا به حال کرده ای چه بوده ؟
15-تا به حال دستگیر شده اید ؟
16- وابستگی سیاسی دارید ؟
17- تا به حال به فرد دلخواه خود رای داده اید ؟
18- دارو مصرف می کنید ؟
19- خرید کردن را دوست دارید ؟
20- در چه وقت احساس راحتی می کنید ؟
21- اگر تنها باشید دوست دارید چه کار کنید ؟
22- آیا تا به حال یک شب تا صبح بیدار مانده اید ؟
23- اهل پس انداز هستید ؟
24- پول خود را بیشتر صرف چه چیزهایی می کنید ؟
25-اگر یک چک پول 100 هزاری پیدا کنید ، چه میکنید ؟
26- آیا بچه دوست دارید ؟
27- فکر می کنی از عهده تربیت یک بچه بر می آیید ؟!
28- به نظر شما والدین خوب ، چه خصوصیاتی دارند ؟
29- آیا شما فرد رمانتیکی هستید ؟
30- تا به حال حیوان خانگی داشته ای ؟ آیا شده آن را گم کنید ؟
31- سگ یا گربه ؟
32- حیوانات خانگی شما مشکلی ندارند ؟!
33- موقع خواب چه لباسی می پوشید ؟
34- اگر قرار باشد شبی بیدار باشید ، نوع غذای دلخواه نیمه شب شما چیست ؟
35- اهل ورزش هستید ؟
36- تا به حال محبت پدر و مادر خود را دیده اید ؟!!
37- آیا کره بادام زمینی دوست داری یا ...؟؟
38- از چه غذایی بیزارید ؟
39- چه غذایی را بیشتر از همه دوست دارید ؟
40- نوشیدنی مورد علاقه شما چیست ؟
41-بهترین روز شما چه روزی است ؟
42- چند عدد سی دی دارید ؟!
43- چند عدد دی وی دی دارید ؟!
44- برای چه چیزهایی پول خرج می کنید ؟
45- آیا چیز غیر عادی در شما وجود دارد ؟
46- بالای سر تخت شما معمولا" چه چیزهایی است ؟
47- به نظر خودتان شما خسیس هستید یا مقتصد ؟!
48-آیا همزمان عاشق دو نفر شده اید ؟!!
49- چه رتبه ای را در دبیرستان داشته اید ؟
50 – معلم خود را دوست داشتی ؟
51 – کسی از فامیل شما تا به حال به زندان رفته است ؟
52- پیتزای مورد علاقه شما چیست ؟
53 – قهوه را تلخ دوست دارید یا با شیر ؟
54- آیا لیوان شما همیشه پر است یا نیمه خالی است ؟
55- آیا سوء تعذیه دارید یا تا به حال با آن مواجه شده اید ؟
56- تا حالا از گاو شیر دوشیده ای !؟
57- تا به حال گاوی به شما حمله کرده است ؟
58- عادت دارید دوش بگیرید یا حمام وان ؟!!
59- مناطق کوهستانی را دوست دارید یا سواحل دریا ؟
60- ترجیج می دهید با کدامیک سفر کنید ؟ هواپیما ، قطار ، ماشین ؟
61- فیلم های مورد علاقه شما چیست ؟
62- بدترین فیلمی که تا به حال دیده اید چه بوده ؟
63- بهترین کنسرتی که رفته ای چه بوده ؟
64- نوشیدنی گاز دار ،بدون قند یا فقط قهوه ؟
65- بهترین تعطیلات شما کی بوده ؟
66-اگر قرار باشد همین فردا بازنشست بشوید ،دوست دارید چه کار کنید ؟
67- بدترین تعطیلات شما کی بوده ؟
68- سه مکانی را که واقعا" دوست دارید ببینید کجاست ؟
69- بدترین رئیس شما چه کسی بوده ؟
70- کاری را که واقعا" قادر به انجام آن نیستید ، چیست ؟
71- دوست داشتید چه نیروهای خارق العاده ای را داشته باشید ؟!
72- تا به حال ماساژ گرفته اید !!؟
73- در تصور شما یک شام رمانتیک واقعی چیست ؟
74- عجیب ترین خریدی که تا به حال کرده اید چیست ؟
75- موقعی که به بی پولی مواجه شدید چه طور پول را جور کرده اید ؟
76- تا به حال خون اهدا کرده اید ؟
77- در مورد کدام تفریحات خود مثل ، مسابقات ورزشی ، کنسرت ، .... بدون آنکه به قیمت بلیط آن اهمیت دهید ، پول می دهید ؟
78- آیا تا به حال برنده جایزه نقدی شد ه اید ؟
79- آیا تا به حال در قرعه کشی برنده شده اید ؟
80- با جوایز خود در قرعه کشی چه کار کرده اید ؟
81- آیا شما وسواسی هستید ؟
82- چه کسانی را اصلا" نمی توانید تحمل کنید ؟
83- جای شلوغ را ترجیح می دهی یا خلوت ؟
84- دوست دارید چه قدر زنده باشید و زندگی کنید ؟
85- اختلالی در شنوایی یا بینایی خود دارید ؟
86- آیا تا به حال با دختری دعوا کرده اید ؟
87- خودت فکر می کنی لوس هستید ؟
88- تند خو هستید ؟
89- به نظر شما یک مرد جذاب چه کسی است ؟
90- چه چیزهایی ذوق شما را فرو می نشاند ؟
91- آیا در بدنتان خالکوبی دارید ؟
92- آیا در بدنتان Bodypainting دارید ؟
93- جایی از بدنتان را سوراخ کرده اید (Piercings) ؟
94- آیا تا به حال جراحی پلاستیک انجام داده اید ؟
95- آیا به کامپیوتر خیلی عادت دارید ؟
96- آیا لباس های Trekee( تریکو) می پوشید ؟
97- آیا با آلات موسیقی آشنا هستید ؟
98- تا حالا عضو گروهی ( موسیقی ، برنامه رادیویی ، ....) بودید ؟
99- چه وقتهایی بیشتر از همه دست و پای خود را گم می کنید ، یا خجالت میکشید ؟
100- کنار ساحل دریا چگونه می گردید ؟!!
خوشتان آمد ؟! با پرسیدن تدریجی و دفعه ای این سوالات می توانید ، سر صحبت را به نوعی باز کنید و از لحظات خود لذت ببرید
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
روابط عاشقانه ما مثل یک سرمایه گذاری بزرگ روی وقت و احساسات است ، به همین دلیل است که برای بیشتر ما پذیرفتن پایان یک رابطه بسیار سنگین است . با خواندن این مقاله با نشانه هایی آشنا می شویدکه زنگ خطری است برای پایان یک رابطه و باید کاملا" به این موضوع واقف باشید که تمام کردن آن ، برای هردوی شما مفید است و هر کدام از شما شانس زندگی بهتر را خواهید داشت .
این مسئله دقیقا" برای یکی ازدوستانم مریم اتفاق افتاد . به مدت چهار سال بود که او و سعید یکدیگر را می شناختند ، مریم همیشه یک دختر زیبا و سرزنده بود . من برای او خیلی خوشحال بودم ، اما این خوشحالی برای من و دوستم مریم خیلی طول نکشید و در شش ماه اول زندگی آنها ، احساس کردم او گیج شده است و شرایط او هرروز بدتر و بدتر می شد. سالها بود که من از زبان او می شنیدم که روابطشان بسیار خوب است ، اما نمی دانم مثل اینکه خود مریم متوجه نمی شد که هر بار در این مورد با من حرف می زد ، کاملا" واضح بود که از احساسات او سوءاستفاده می شود ، بطوری که ، مدل موهایش عوض شده بود ، رنگ های لباسش ، رنگهایی بود که او همیشه از آن متنفربود ! قبلا" خیلی با اشتها غذا می خورد ، در حالی که اکنون تنها غذاهای بخارپز می خورد ! در حقیقت خود او اصلا" متوجه نبود که این تغییرات چگونه ایجاد شده ، تنها کاری را می کرد که باید می کرد! و به نظر می رسید ، مریم تنها این رابطه را به دوش می کشد . با مطالعه بروی صحبتهای او و بررسی آن ، یک سری نشانه های پایان رابطه را دریافتم که در اینجا شما را در دانستن آنها سهیم می کنم :
نشانه هایی که ندا میدهد " باید به این رابطه پایان دهید "
بحث و مشاجره :
وقتی هیچ نقطه مشترکی در یک رابطه نباشد ، نتیجه آن مشاجره های پی در پی است که جلوی به ثمر رساندن این رابطه را می گیرد. در این جا سوال این است که چگونه دو نفر با عقاید مختلف می توانند با یکدیگر کنار بیایند ؟ آیا هر دوی شما در مورد اختلاف نظرها با خونسردی و آرامش با هم حرف میزنید ، یا اینکه بحثهای شما همیشه با مشاجره لفظی و بی احترامی، بدون در نظر گرفتن عقاید یکدیگر ادامه می یابد؟ در این صورت شما عدم تفاهم عمیقی با هم دارید . نظرات شما در مسیرهای کاملا" جدا از هم است .
خیانت :
" انسان جایز الخطا است " من نمی خواهم از خیانت طرفداری کنم چرا که هر یک از طرفین حق دارند که از فریب خوردن پی در پی خود ناراحت باشند و دیگری را نبخشند ، همه ی مردم حتی خود من، اشتباهات را نمی پذیریم ، ولی این حقیقت است که هر آدمی اشتباه می کند ، اگر واقعا" ما برای همسرمان مهم باشیم ، برای بار دوم دیگر تکرار نمی کند ، با خیانت به شما ، اینقدر ناراحت و متأسف هستید که این مسئله را با همسر خود مطرح می کنید ، اگر به شما اهمیت بدهد ، دیگر دست از تکرار خطا و رنج دادن شما می کشد ، اما در صورت تکرار خطاهایش ، آیا فکر می کنید این آدم واقعا" ارزش محبت ، وقت گذاشتن و .. را دارد ؟
سوء استفاده :
اساس یک رابطه ی سالم ، اعتماد است . اگر در رابطه ای یکی از دو طرف به دلیل ارجحیت مقامی یا مالی یک کدام ، از دیگری برای رسیدن به اهدافش سوءاستفاده کند ، این یک رابطه ی یک طرفه می شود چرا که معنای رابطه ، یعنی ارتباط موثر دو طرفه . درست است که هر دو نفر باید در زندگی کمک حال یکدیگر باشند .اما آیا او نیز در مواقع نیاز با شما همراه است ؟ در صورتی که همسر شما تنها وقتی که به شما نیاز دارد ، مهربان می شود ، بهتراست تجدید نظری جدی روی رابطه خود بکنید.
سوء استفاده عاطفی :
بیشتر روابط ، بر روی عشق و احساسات بنا شده اند . وقتی دو نفر عاشقانه یک رابطه را آغاز می کنند، باید نظرات متفاوت یکدیگر را نیز در مورد زندگی ، بپذیرند. اگر طرف مقابل شما اعتراضی در رفتار و یا دیدگاه شما کرد ، برای اصلاح آن حداکثر توان خود را صرف کنید ، ولی در ادامه اگر بطور مکرر با اعتراض های مستمر او و عدم قدردانی بابت اصلاحات قبلی روبرو شدید ، وقت است که متوجه سوء استفاده وی بشوید و این علامتی برای سیر نزولی یک رابطه است .
سوءاستفاده جسمی :
اینکه طرف شما مکررا" بگوید " دوستت دارم " و شما یا بچه هایتان را صدمه بزند و باعث رنجش و درد شما شود ، دیگر منتظر بار دوم نشوید!
قبل از پایان یک رابطه به سوالات زیر پاسخ دهید :
اگر پاسخهای شما برای این سوالها منفی است ، بهتر است به این رابطه پابان دهید .
البته که یافتن یک همسر ایده آل بسیار سخت است . در هر رابطه ای بحث و سوء تفاهم ها وجود دارد . پس دقیقا" دقت کنید تا نشانه های پایان یک رابطه را درست درک کنید و آنها را انکار نکنید، فراموش نکنید " هر انسانی خطا می کند "
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
بیشتر مردها زنها را انسان هایی مرموز می دانند. البته خانم ها هم از این وضعیت خوشحال هستند و احساس رضایت می کنند! اما در ذهن بیشتر آنها این افکار غوطه ور است: "واقعاً چه اتفاقی می افتد اگر همه ی واقعیت و رازهای زندگیم را به همسرم بگویم؟" "آیا با بیان این واقعیتها او بیشتر می تواند مرا درک کند؟" از همه مهم تر اینکه "شاید اگر او حقایق را بداند، کمتر مرا سرزنش کند."
شاید اگر اجازه دهید همسرتان حداقل بصورت مختصر به رازهای درونی شما و علت مخفی کردن آن پی ببرد به نفع شما خواهد بود و تا حدی زیاد از این استرس و نگرانی خلاص می شوید (البته این به نفع مردها نیز است، چرا که، داشتن یک خانم خوشحال و خوشرو همیشه برای آنها خوشایند تر است.)
در اینجا به ده مورد از مخفی کاری های خانم ها از زبان خودشان اشاره می کنیم که بعضی از آنها شما آقایان را شوک زده می کند؟ برخی دیگر را نیز خود تا حدی به آن مضنون بودید ولی هیچگاه جرأت پرسیدن آن را نداشتید! البته دامنه ی وسعت این رازهای درونی بسیار گسترده تر است ولی بهتر است حداقل از همین ده مورد نیز مطلع باشید:
1- بیشتر وقتها اگر جنسی بخریم فرق نمی کند از لباس یا دارو تا... و تخفیفی روی آن بگیریم مثلا" 20%، قیمت اصلی و بدون تخفیف آن جنس را به همسر یا دیگران می گوییم. این تنها یک دروغ مصلحتی است و دلیلی ندارد حقیقت را بگوییم، "در بعضی خریدهای غیرضروری ( لوازم آرایش و..) یک مقدار پول آن را از کارت اعتباری و بقیه را نقدی پرداخت می کنم، به این صورت است که شوهرم دقیقا" نمی داند که چقدر هزینه کردم!"
خانمی 32 ساله که از ترس برملاشدن مخفی کاری هایش خواست نامش فاش نشود! می گوید: البته ما قبول داریم که روراستی بهتر است و مخفی کردن عادت بدی است، اما وقتی به دردسرهای بحث هایی که در اثر گفتن حقیقت داستان به همسرمان پیش می آید فکر کنید می بینید که ما حق داریم!"
2- ما خانم ها تمام مدت به سکس با همسرمان فکر می کنیم.
اما حقیقت این است که آخر شب اینقدر خسته هستیم که حوصله و نیروی لازم را برای سکس نداریم، چه خوب بود اگر شما آقایان در روز این کار را می کردید...
3- ما هم به اندازه شما از فکر تعهد به زندگی هراسان و عصبی می شویم!
درست است که بیشتر دختران با رویای ازدواج با یک شاهزاده ی جذاب، لباس عروسی مجلل و زیبا و روزهای خوش بعد آن، بزرگ می شوند، اما خوب ما هم انسانیم مثل شما مردها، وقتی تمام این رویاها تبدیل به زندگی با یک نفر متفاوت از رویاهایمان می شود ترس تمام وجودمان را می گیرد، یکی از دوستان من، لیدا 34 ساله می گوید: "فکر ازدواج همیشه مرا می ترساند! می دانم که حس زناشویی شیرین است ولی احساس تسلیم شدن و از دست دادن تمام استقلال شخصیم در زندگی من را فلج می کند"، ولی خوب، جالب اینجاست که همین لیدا وقتی ازدواج کرد، خودش اظهار داشت، " حالا که ازدواج کردم، با وجود یک زندگی متعهد، می بینم که چطور من و همسرم یک گروه دونفری با اهداف و افکار هماهنگ را دنبال می کنیم و می خواهیم که همین طور نیز بمانیم"
4- شاید ظاهرا" خود را مستقل و مدرن جلوه دهیم ولی حقیقت این است که ما همیشه به شما به عنوان "یک مرد" نیاز داریم. در این قرن جدید دوست داریم پا به پای مردها پیش برویم اما شما مردها بدانید ما در همه جا می خواهیم زیر بال و پر مرد خود باشیم و از ما مراقبت کنید. این رفتار شما از نحوه ی سکس مردانه خود در رختخواب تا تعمیر اتومبیل، حمل چمدان های سنگین در مسافرت ها، کشتن حشرات موذی که همیشه ما زنها از کشتن آنها می ترسیم، همگی برای ما باعث غرور و افتخار است و با حضور شما مردها احساس امنیت بیشتری می کنیم!
پریا 29 ساله از تهران چنین می گوید: "این باعث افتخار و غرور من است وقتی دوستان و اطرافیانم از اینکه شوهرم درب ماشین یا منزل را اول برای من باز می کند یا وقتی باردار هستم چطور با احساس از من مراقبت می کند، تعریف می کنند. راستش، همیشه شب ها وقتی می ترسم دوست دارم در آغوش و بازوان همسرم پناه ببرم، اصلاً آن موقع دیگر مهم نیست که چقدر در زندگی مشترک مستقل هستم!!
5- روابط جنسی
این که در حرفهایمان موقع سکس یا ... افراطی از شما تعریف می کنیم، مثلا"، "عزیزم تو بهترین سکس را داری و ..." این ها خیلی صادقانه نیست و یک سری ریزه کاری ها را مخفی می کنیم، خوب خیلی عاقلانه نیست که همه چیز را راست بگوییم، اما این را بدانید که سکس با شما به عنوان شریک زندگی و کسی که از صمیم قلب می خواهیم خیلی شیرین تر است!
6- ما همیشه می ترسیم که مثل مادرانمان باشیم
ما به مادرانمان عشق می ورزیم و آنها را تحسین می کنیم، همواره به آنها به دید عزیزترین موجود می نگریم، اما هیچ وقت دوست نداریم که از زبان شما مردها این را بشنویم که "عین مادرت هستی!" این جمله تمام وجود و احشاء ما زنان را می لرزاند، از آن به بعد فکر می کنیم که شما به خاطر اینکه مثل مادرانمان هستیم با ما ازدواج کردید و حتماً بعد از این هم انتظار دارید مثل او کامل و بی نقص باشیم، خیلی وحشتناک است و ما تبدیل به موجوداتی حساس و عصبی می کند، اگر واقعا" به رابطه ی سکس با همسر و آرامش حین آن علاقه دارید و اهمیت می دهید هرگز این واژه را به کار نبرید! ( همانطور که می دانید اعصاب خانم ها تأثیر مستقیم در نحوه ی سکس آنها دارد!!)
7- حسادت شما را دوست داریم اما در حد کم
ما زن ها همیشه از اینکه حواستان به ما باشد لذت می بریم و فکر می کنیم که برایتان مهم هستیم. اما لطفاً مثل انسان های عصر حجر با ما رفتار نکنید و فکر نکنید که ما را به بردگی خریدید. نیلوفر 22 ساله می گوید: "من شخصاً از خود مطمئنم و می دانم که نسبت به شوهرم متعهد و وفادارم، فکر اینکه او حتی ذره ای تصور خیانت از طرف من را در ذهن خود داشته باشد دیوانه ام می کند" شما مردها همواره این حس را دارید چرا که بطور مثال وقتی ما همکار خوش تیپ خود را به شما معرفی می کنیم، با ابرو بالا دادن و قیافه گرفتن شخصیت او را زیر سوال می برید.
8- درست است که ما زنها بیش از حد با دوستانمان گرم می گیریم، اما نه آنقدر که شما از این قضیه می ترسید، بله ما از مادرشوهرمان شکایت می کنیم، یا اینکه چقدر تفریحات مردانه ی شما ما را عذاب می دهد و حتی بهتر است بدانید که راجع به مسائل زناشویی و سکسمان نیز با دوستانمان تبادل نظر می کنیم! اما خیالتان راحت باشد در مورد چیزهایی که غرور شما را لطمه دار می کند چیزی نمی گوییم، (بطور مثال وقتی که با چه حالت دیوانه واری برای مرگ پدر یا مادرتان در آغوش ما گریه می کردیدو...)، مسلما" یک سری مسائل در زندگی خیلی با ارزش تر از آن است که با دیگران سهیم کنیم، یکی از دوستان من این طور عنوان می کند "مطمئناً درست نیست درمورد اینکه چه حرفهایی بین من و همسرم موقع خواستگاری ردو بدل شد، یا احساسات عاطفی بین خودمان و فرزندانمان چیزی به دوستانمان نمی گوییم، این عواطف و زیبایی ها تنها متعلق به خود خود من است"
9- بدانید که ما زنان قدر تمام کارهای شما را در زندگی می دانیم ولی !
حقیقت این است که نمی توانیم ببینیم که دیگر کارها را نیز انجام نمی دهید! بطور مثال "شوهر من واقعاً در کارهای خانه به من کمک می کند، خیلی خوب فرشها را جارو می کند اما همیشه از اینکه فراموش می کند زیر کاناپه های روی فرشها را هم تمیز کند دیوانه می شوم"
خوب، ایراد گرفتن و اعتراض استعدادی است درونی در ما زنان لجباز که می توانیم به آنچه می خواهیم برسیم. مرتباً به نحوه ی انجام کار در خانه از طرف شما ایراد می گیریم که چرا این را اینجوری تمیز کردی و ... شاید هم همین دلیل این است که مردهای ما خیلی دیگر تمایلی به کمک در کارهای خانه ندارند.
می توانیم با هم یک معامله دو طرفه کنیم! اگر شما مردها وقتی ظرفها را می شویید، میز بوفه را نیز تمیز کنید و آشغالها را هم جمع کنید، آن وقت قول می دهیم که هیچ وقت از شما ایراد نگیریم و همواره از شما تعریف کنیم، موافقید؟!!
10- ما در زندگی به شما مردها همواره عشق می ورزیم ولی خوب در حال قانع کردن خود بر این هستیم که دیگر نباید عاشق شویم! شاید این حس بصورت بالقوه هنوز در وجود ما هست.
می دانم این طور گفتن خیلی درست نیست، بهتر است این مسئله را این طور بیان کنم: بیشتر زنها عادت دارند همیشه عاشق باشند، حقیقت این است که وقتی جنسی مونث احساسات خود را با همسرش به زبان می آورد و از عمق و علاقه فی مابین صحبت می کند، هیچ عکس العمل خارق العاده ای از جانب آن مرد نمی بیند، او همچنان مات و مبهوت به ما نگاه می کند، چرا شما مردها فکر می کنید با این برخورد همیشه ما عاشق شما می مانیم؟ ما هم انسانیم نه بازیگر فیلم های رومانتیک، در لحظه ای که ما اظهار عشق می کنیم شاید دیگر کمتر بتوانیم با شما با این لحن حرف بزنیم و با این بی تفاوتی ها دیگر تمایل و توانی برای بیان دوباره این احساسات لطیف را ناخودآگاه از دست می دهیم. ولی خوب در آخر باز هم این ما هستیم که به خاطر زندگی مشترک در این موارد از خود گذشتگی می کنیم.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
خانم ها، خوشحال باشید که در عصر حاضر زندگی می کنید، چرا که با نگاهی به گذشته، حدود 100 یا 50 سال پیش، نه تنها به مسئله ارضای جنسی زن اهمیّتی نمی دادند، بلکه محققین و دانشمندان نیز در این مورد به وضوح نظریه قطعی نداشتند! و در نگاه آنها، تنها مردها نقشی حیاتی در تولید مثل ایفاء می کردند!
البته با وجود اهمیّت به ارضای جنسی زنان در قرن حاضر، باز هم در مورد برخی خانم ها، زمان و چگونگی ارضای آنها شفاف نیست و نیاز به بررسی بیشتر دارد. طبق آخرین آمار، حدود 20% خانم ها اصلاً ارضاء نمی شوند، شاید با این آمار فکر کنید که خوشبختانه 80% آنها به درجه ارضای جنسی می رسند، امّا متأسفانه در همین بین هم بخش عمده ای از آنها، با خود ارضایی به این درجه می رسند نه سکس واقعی! در این مقاله، مبحث اصلی، کمک به ارضای طبیعی در حین رابطه ی جنسی برای زنان است.
ارضای جنسی چیست؟ ارضای مردها در ظاهر به دلیل انزال، کاملاً دیده می شود، البته به ندرت این حالت در برخی زن ها نیز وجود دارد، امّا حقیقت این است که ارضاء در اکثر خانم ها قابل تشخیص نیست و به چشم دیده نمی شود. ارضاء در خانم ها، ابتدا با مرطوب شدن دهانه و گردن رحم و دیگر اعضاء بخش تناسلی آنها شروع و بعد ادامه می یابد. دهانه ی رحم آنها تا 30 درصد باز می شود، ماهیچه و عضلات دیواره رحم، گردن رحم و خود دهانه بطور متناوب منقبض و منبسط می شوند.
مطالعات نشان داده است که زمان رسیدن به اوج لذّت در خانم ها متفاوت است، برخی زمان زیادی باید بگذرد تا ارضاء شوند و در مقابل بعضی نیز خیلی زود ولی چندین بار در طی یک رابطه ی جنسی، ارضاء می شوند. (این درحالیست که یک مرد معمولاً ظرف تنها چند دقیقه یا بیشتر به درجه ی انزال می رسد)
یکی از موانع اصلی رسیدن به اوج لذّت در زنان، کنترل مستقیم سکس توسط مرد است، در بیشتر مواقع، نحوه ی اجرای مراحل سکس و دخول بر اساس آن چیزیست که مرد لذّت می برد و تحت اختیار اوست. البته زن نیز در این بین از سکس لذّت می برد ولی این نشانه ی رسیدن به درجه ی ارضاء کامل نیست. مرد به محض انزال می تواند دست از ادامه ی سکس بردارد و این زن است که به زمان بیشتری نیاز دارد.
اولین راه حل اصلی برای اینکه خانم ها به اوج لذّت و ارضاء برسند، این است که از مرد بخواهد، آهسته تر مراحل سکس را پیش ببرد. در این بین خود زن نیز می تواند با دخالت خود، روال را به نفع خود آرام تر کند. می توانید خود، کنترل اوضاع را بدست بگیرید. جالب است بدانید که اکثر مردها این حالت را بیشتر دوست دارند و جذابیت بیشتری برای آنها خواهد داشت.
همانطور که در مقالات پیش نیز به این موضوع اشاره کرده ایم( کلماتی که موقع رابطه جنسی می توانید بکار برید)، خود زن می تواند آن روش و حالتی که دوست دارد و بیشتر از آن لذّت می برد را از همسر خود درخواست کند. دقیقاً این موضوع را بگویید که اگر وی سریع و خیلی زود زمان ارتباط جنسی را تمام کند و خود، تنها به درجه ی انزال برسد، شما لذّتی نخواهید برد. البته لازم به ذکر است که علی رغم آگاهی کم بیشتر مردها درباره ی چگونگی و زمان ارضاء خانم ها، خود آنها حقیقتاً مایلند که زن نیز ارضاء شود و همچون خود، نهایت لذّت را از این رابطه ببرد. اگر روش سکس همسرتان با سرعت، خشن و دردآور است، از او با کلماتی محبت آمیز و عاشقانه بخواهبد که آرامتر پیش رود تا شما هم ارضاء شوید.
شما نیز می توانید همسرتان را در این راه همراهی کنید، با تحریک اندام تناسلی در حین عمل دخول، زمان رسیدن به ارضاء را کمتر کنید، از همسرتان انتظار نداشته باشید که در حین دخول این کار را برای شما انجام دهد، چرا که او تمرکزش را در ارضای خود گذاشته است.
طبق آمار در 20 تا 30 درصد مردها، به دلیل عدم کنترل و درنتیجه انزال زودرس، ناخواسته مجبورند که شما را در همان حالت و در حین رسیدن به اوج ارضاء، رها کنند، که خود عاملیست ویران کننده در روابط زناشویی و البته که خود مردها نیز از این حالت ناراضی و ناراحت هستند.
اختلالات جسمی و روحی، یکی از دلایل انزال زودرس در مردهاست. مردهایی که تجربه ی کمی در روابط جنسی دارند، به دلیل هیجانات و شهوت بیش از حدّ دچار این حالت می شوند. استرس، نگرانی، افسردگی، و ... نیز خود، می توانند عواملی مهم در اختلال در عملکرد رابطه زناشویی و انزال زودرس باشند.
خانم ها باید بدانند که اگر در حین عمل سکس با وجود اینکه از همسرتان خواسته اید آرامتر مراحل را پیش ببرد، با انزال زودرس و در نتیجه عدم ارضای خود روبرو شدند، عصبی نشوید و وی را محکوم نکنید، بهتر است به دنبال عامل روحی یا جسمی در او باشید، چرا که باور کنید، برای مرد هیچ چیزی بدتر از این نیست که نتواند معشوقه و طرف مقابل خود را ارضاء کند.
به جای غر زدن و محکوم کردن، از پیش از زمان ارتباط جنسی، با سخنان عاشقانه و تسکین دهنده در مورد رابطه ی مستحکم و رویایی خود صحبت کنید و ذهن و روح وی را آرام کنید، صحبت و بحث در مورد مشکل اصلی (زودانزالی) در مواقعی که زود انزالی مرد شما منشاء روحی، استرس، ... داشته باشد اوضاع را بدتر می کند.
در مقابل خیلی از مردها نیز با تکنیکی خاصّ، می توانند طرف خود را به اوج لذّت جنسی و درجه ی ارضاء برسانند، به طوری که در حین عمل دخول، 20 تا 30 ثانیه دست از آن می کشند، نفسی عمیق می کشند و دوباره شروع می کنند، شاید این عمل برای مرد کمی ناخوشایند باشند، امّا کمک شایان توجّهی در کنترل انزال زودرس در آنهاست. با این کار شما نیز فرصت دارید که به خود برسید و بر ارضاء و دستیابی به اوج لذّت خود در حین مراحل دست یابید.
در آخر، می توانند با مطالعه در کتابها، اینترنت و مأخذهای جدید، بر آگاهی خود بر چگونگی درجات و حالات ارضای زناشویی بیافزایید، ( این مسئله را جدّی بگیرید، همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم، در زندگی زناشویی، سکس، لذّت و ارضاء، نقشی حیاتی را ایفا می کند و منشأ حقیقی و اصلی بیشتر طلاق ها عدم انجام رابطه ی جنسی مناسب بین زن و شوهر است. )
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |