| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
فرض کنید برای بار اول، با پسری (همکلاسی، ...) قراری گذاشته اید، قبل از رفتن و روبرو شدن با وی، در صحبتها و ارتباط اولیه چه نکاتی را باید رعایت کنید؟ در این مقاله به یک سری توصیه ها برای برخورد و عملکرد صحیح، اشاره می کنیم:
ما همواره در پی یافتن عشق حقیقی هستیم و در روابطمان با جنس مخالف، به دنبال دستیابی به آرامش و تفاهم بیشتر می گردیم. معمولاً، بیشتر روابط در ابتدا، لذّت بخش و شیرین است، اما به تدریج با بروز اختلافاتی، رو به شکست می انجامد، از طرفی در ابتدا دوست داریم هر رابطه ای در زندگی ما پایدار باشد، از طرفی دیگر هیچ تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد، دخترخانم های محترم، برای تشخیص و تداوم یک رابطه ی مفید، به نکات زیر توجه کنید:
خودتان باشید! مهم ترین نکته در اولین ارتباط با یک پسر، این است که صرفاً خودتان باشید، بیشتر دخترها تحت تأثیر یک سری حرف های عامیانه، ظاهر و رفتار خود را متفاوت از خود واقعیشان، طوری نشان می دهند که مورد پسند پسر قرار گیرند. به یاد داشته باشید، اگر این رابطه ادامه پیدا کند، باید هر دو نفر از نظر تیپ رفتار و ظاهر، به همان صورت که روز اول دیده اند، باقی بمانند، امّا دریغ از آن که، طبع شما دوباره به حالت اول برمی گردد و با تغییر در رفتار و بروز ماهیت اصلی خود، اختلافات آغاز می شود. خیلی ضرورتی ندارد که آرایش و لباس خود را با مدلی خاص و عجیب درست کنید و در مقابل می توانید با ظاهر عادی خود حاضر شوید و در نوع نگاه و رفتارش دقّت کنید که آیا آن پسر شما را همین طوری که هستید پسندیده است یا خیر؟
دوستانه رفتار کنید، اساس هر رابطه بر پایه ی دوستی بنا شده است، بنابراین در ابتدای رابطه سعی کنید، احساسات و افکار او را درک کنید، البته لازم به ذکر است که هر پسری در روابط اولیه به دلیل عدم اطمینان، از بروز حس واقعی و درونی خود امتناع می کند، اما به مرور زمان و یافتن حس اعتماد و دوستی، شما را در احساسات درونی و حقیقی خود سهیم می کند، این خود، عامل اصلی در تداوم رابطه ی شما محسوب می شود.
احساس تملک نکیند، برخی دختران در روبطشان، دائماً دوست پسر خود را کنترل می کنند، اینکه کی؟ و به کجا؟ می رود، اگر شما یکی از آنها هستید، همین الان دست از این کار بکشید! بدترین چیزی که هر پسری را فراری می دهد این است که فکر کند کسی آزادی آنها را محدود می کند، حتی اگر دوست دخترشان باشد، در روابط وی با دوست های پسرش او را آزاد بگذارید و کنکاش نکنید، خونسرد باشید و به او زمان دهید تا نسبت به شما دلتنگ شود، در این موقع ناخودآگاه به دنبال شما می آید.
به او اعتماد کنید، اعتماد طرفین حکمیست الزامی در روابط دختر و پسر، هر گونه بدبینی در یکی از طرفین، ارتباط را به نابودی می کشاند، حس اطمینان را در خود تقویت کنید، به یاد داشته باشید از ابتدای رابطه، با کنکاش و سوالهای بی مورد در روابط وی با دیگران(مثل، صحبت با همکار خانم یا ...)، حس علاقه وی به شما هر روز کم تر می شود. البته همواره نظاره گر خوبی باشید و در صورت مشاهده ی علائم قطعی و اطمینان از خیانت در وی، مسئله را جدی بگیرید و با او برخورد کنید.
دخترانه رفتار کنید، رفتار دخترانه و ناز کردن برای دختران، همیشه مورد پسند پسران بوده است، اما فراموش نکنید بطور متعادل، در صورت افراط در این رفتار، در ذهن پسر افکار منفی شکل می گیرد و به نوعی دلزده می شود.
از بحث و جدل های بی مورد خودداری کنید، یکی از عمده دلیل های جدایی زوج ها، بحث و دعوا در مورد مسائلی است که در نهایت بسیار بی ارزش و احمقانه است! همواره به یاد داشته باشید که شما و دوست پسرتان، دو شخصیتی متفاوت با معیارها و صفاتی متفاوت هستید، بنابراین نمی توانید هیچ کدام از شما دقیقاً مثل دیگری رفتار کنید! اگر به تفاوت خصائص هر انسان با دیگری اعتقاد داشته باشید، با بکارگیری آن در رفتارتان همواره می توانید رابطه ای به دور از جنجال داشته باشید.
علاوه بر نکات فوق، در ابتدای رابطه، انتظار نداشته باشید که دوست پسرتان قول رابطه ای طولانی و تعهد زمان خاصّی را برای شما بدهد، چرا که این خواسته و مدت دوام این دوستی، تنها با گذشت زمان و چگونگی رشد آن رابطه نمایان می شود.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
عوامل متعددی در روابط بین افراد تأثیر دارد. از جمله در رابطه زن و مرد (چه ازدواج و ...) یک سری مسائلی بی اهمیّت شمرده می شود، در حالی که همین مسائل، جزئی از زبان عشق است. یکی از آنها طرز خوابیدن دو نفر است که کاملاً حد و اندازه علاقه دو نفر را به هم نمایان می کند.
در واقع اینکه دو نفر یکدیگر را در آغوش بگیرند و یا به آرامی در کنار هم بخوابند، خود باعث ترمیم و بهبود روابط بین آنها می شود. در مقابل عواملی چون، خرو پف و دندان ساییدن در خواب، موجب سلب آرامش نفر مقابل و مشکلات بعدی می شود و در آخر بدون اینکه عمداً این کار را بکنید، طرف شما فکر می کند که از قصد اینکار را می کنید تا وی را آزار دهید، در حالی که شما واقعاً خواب هستید!
در اینجا به حالاتی از نحوه خوابیدن دو نفر کنار هم اشاره می کنیم، امّا قبل از خواندن این مقوله، یادآور می شویم که اگر شما دقیقاً با این روشها نمی خوابید دلیل بر وجود مشکل در روابطتتان نیست، به یاد داشته باشید هیچ چیز مطلق خوب یا بد نیست و نحوه ی خوابیدن یک چیز شخصی و از روی عادت است.
در آغوش هم خوابیدن: خوابیدن در حالی که نفر مقابل شما را از پشت شما در آغوش گرفته و دستانش را به دور شما انداخته، در این حالت وابستگی و نزدیکی کاملاً بین دو نفر نمایان است، البته لازم به ذکر است این وضعیت بیشتر مخصوص زوج های جوان و اوایل ازدواج است. این نزدیکی جسم و چسبیدن کامل جسم به یکدیگر، سبب افزایش امنیت و کاهش استرس بین دو نفر می شود.
به نرمی در آغوش گرفتن : این حالت تقریباً شبیه وضعیت قبل است با این تفاوت که تماس زن و شوهر تنها در ناحیه های دست، زانو و پاها به همدیگر است که بیشتر در زوجهایی دیده می شود که 5 تا 6 سال از ازدواجشان می گذرد، در این حالت نیز هنوز امنیت حس می شود.
در آغوش خوابیدن مثل ماه عسل: در این حالت همانطور که از اسمش پیداست صورت دو طرف رو به هم است و تمام بدن از گونه تا نوک پا کاملاً به همدیگر چسبیده و حسّ نزدیکی و وابستگی از نحوه ی خوابیدن آنها موج می زند، به نوعی که هر دوطرف ناخودآگاه به این حالت رو می آورند. معمولاً بعد از نزدیکی دو نفر این طور می خوابند، اگر بعد از گذشت سالها از ازدواج باز هم این حالت ادامه یافت، نشان دهنده ی این است که هر دونفر از ته دل وابسته یکدیگر هستند و درجه عشقشان به همان اندازه ی اول ازدواج است.
خوابیدن شاهانه: اینکه نفر مقابل به پشت بخوابد در حالی که صورتش رو به سقف است به طوری که برتری خود را نشان دهد و زن به روی شانه های او تکیه دهد و در این بین زن وابستگی و تواضع خود را نسبت به عشقش نشان می دهد. این طرز خوابیدن نشان دهنده ی تعّهد و اطمینان بین این دو نفر است. در این حالت ممکن است سر زن به روی سینه ی مرد باشد که بیشتر در مورد زنهای جوان و مردهای مسن دیده می شود.
حالت بودایی: در این حالت هر دو نفر پشت به هم خوابیده امّا هنوز از پشت نیز به همدیگر چسبیدند! در این حالت شاید در دید اول، عدم تعلق و وابستگی دو نفر برداشت شود، امّا این به معنای این است که هنوز آنها تمایل زیادی برای سکس و تماس با هم دارند.
به هم چسبیدن پا: بیشتر بین زوجینیست که با یکدیگر بحث و اختلاف داشتند، به نوعی می خواهند بگویند که با هم مشکل دارند، امّا چسبیدن پا بازهم نشانه ی مثبتیست، بدان معنی که همه چیز مثل قبل است با این تفاوت که هر دو هنوز به یاد بحث و اختلاف هم هستند!
جدا از هم: در این حالت زن و شوهر کاملاً از هم جدا خوابیده، بطوریکه یک نفر طرف راست تخت و دیگری پشت به دیگری و آن طرف می خوابد. در این حالت هیچ تماس بین دو نفر نیست، شاید در نگاه اوّل این طرز خوابیدن منفی باشد، امّا در نگاهی دیگر می توان چنین برداشت کرد که هر دوی آنها دوست دارند طرف مقابل راحت بخوابد و از فضای انحصاری تخت خود استفاده کند. چرا که شاید یکی عادت دارد بالش را بغل کند و دیگری چمپاته بخوابد، یا اینکه طرف مقابل آنقدر باز و راحت می خوابد که خود احتیاج به یک تخت دو نفره دارد! بنابراین این طور خوابیدن ازطرفی نوعی ملاحظه کاری و از طرف دیگر نوعی راحت کردن خود از دیگری و داشتن خوابی راحت است!
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
در مقاله به تفاوت زبان زن و مرد و فنّ بیان آنها اشاره کرده و به تفسیر آن می پردازیم.
منظور از کشف زبان، ادای کلامیست که در عین افزایش ارتباطات، لطمه ای به شخصیت و روحیه هر دو طرف ایجاد نکند، کما اینکه بیشتر ما تجربه این را داشتیم که در حین برخورد با جنس مخالف کلماتی از دهان خود یا نفر مقابل شنیده ایم که حسّ بدی را در ما ایجاد کرده است.
کلمات دستوری
اصولاًً مردان و زنها در ادای کلمات دستوری دو شیوه ی کاملاً مجزا دارند، به نوعی که زنها در بیان این جملات، نرم تر و ملاحظه کار ترند، بطور مثال، "فکر نمی کنی که این کار..."، یا "اگر میشه..."، به هر حال بیشتر آنها بسته به شرایط و با در نظر گرفتن روحیّات طرف مقابل، بطور غیر مستقیم تقاضای خود را مطرح می کنند. فراموش نکنید که این طریقه ی بیان خواسته نشانه ی ضعف یا عدم اعتماد به نفس آنها نیست، در مقابل در بیشتر مردها یا حتّی برخی زنان، این خواسته ها با حالتی دستوری، متکبّرانه ادا می شود. در این بین تنها چگونگی فن بیان و بکارگیری آن تأثیرگذار است.
پرسش و پاسخ
واقعیت این است که همواره زنان بیشتر از مردها سوال می کنند. در حالی که مردها معمولاً به این معروفند که از سوال کردن طفره رفته و سعی می کنند خود راه حل آن را پیدا کنند، البته همگی یکی از مثالهای معروف و مضحک آن را شنیده ایم که اگر مردی در خیابانی گم شود، زیر بار سوال کردن از کسی برای یافت مسیر درست نمی رود. امّا مسئله ی اصلی بین زن و مرد این است که بطور کلّی چه وقت است که چگونگی طرح پرسش و پاسخ چه در مرد و زن اشتباه و موجبات دردسر برای دیگران و خود آنها می شود.
تفاوت این پرسش و پاسخ در مردها و زنها این است که وقتی مردی سوالی می کند به محض شنیدن پاسخ صحیح، دیگر ادامه کار را نمی گیرد و برای وی کافیست، در حالی که زنان به محض دریافت پاسخ، تازه شروع به گرم گرفتن با طرف مقابل می شوند تا به نوعی علاقه ی خود را نسبت به محور پاسخ سوال مورد نظر نشان دهند!
درک سوء تفاهم ها و دلخوری ها
ملاحظه کردید که در مباحث فوق، منشأ اصلی تفاوت روش ارتباطات زنان و مردها، خود تفاوت فنّ بیان در زنهاست. البته که نمی توان این روش را مطلق منحصر به زنان دانست چرا که برخی مردها نیز در نحوه ی بیان جملات خود نرمی و لطافت خاصّی را اعمال می کنند. در حالت عادی شاید این تفاوت بیان خیلی تأثیری در زندگی شخصی هر فرد نداشته باشد، امّا در یک کار گروهی بین دو جنس مخالف، موجب بروز مشکلاتی همچون سوء تفاهم ها و دلخوری ها پیش می آید و در آخر موجب عدم هدایت افراد بسوی ترقّی و دستیابی به اهداف گروهی خواهد شد.
بهتر است با نگاهی به نحوه ی فن بیان با دیگران در محیط کاری به بررسی دوباره برخورد خود با جنس مخالف و دیگران بپردازید. اینکه شخصی در کلام خود ملاحظه کار است نشانه ی ترس، ضعف یا عدم اشتیاق وی نیست. بلکه در کل، باید به نتیجه ی کار فکر کرد، اینکه آیا روش فن ّبیان شما سبب نیل به هدف اصلی کار گروهی و تداوم آن خواهد بود یا خیر.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
همه انسانها در وجودشان کم و بیش، به خیالپردازی جنسی فکر می کنند که در واقع همان بروز احساسات و شهوت طبیعی نهفته در وجود هر انسان است. درجه ی آن بستگی به سن، جنیس، قدرت تخیّل و سابقه ی رابطه ی جنسی هر فرد دارد. هر کسی به نوعی در تخیّلات، در حین نزدیکی به این توّهمات و رویاها می پردازد. بعضی در رابطه جنسی یک رویه ثابت را پیش گرفته و تا آخر همانطور می مانند، و در مقابل برخی، دائماً به چگونگی و زیباتر بودن این رابطه فکر می کنند و در خیالات خود به دنبال لذّتی جدید و تنوع بیشتر در نزدیکی می پردازند. حرکات متنوع و شهوت در یک نزدیکی، نه تنها هیجان رابطه جنسی را بالا می برد، بلکه باعث برقراری صمیمیت بیشتری در زندگی زناشویی نیز می شود.
فواید خیالپردازی جنسی:
کاهش استرس، نگرانی و اضطراب
افزایش هیجانات طی رابطه جنسی
تنوع در روش و چگونگی نزدیکی در زندگی زناشویی
رابطه جنسی خیالی چیست؟
خیالپردازی جنسی در ضمیر ناخودآگاه ما شکل می گیرد، قدرت تخیّل رابطه جنسی، رابطه ی مستقیم با میزان شهوت هر شخص دارد که در زنان این امر بیشتر است.
بیشتر زنان طی یک رابطه جنسی خیالی، ارضاء می شوند و به آرامش درونی می رسند.
رویای رابطه جنسی و میل به نزدیکی، برخواسته از حالات درونی ماست، بطوری که گاهی آنقدر فکر و ذهن ما درگیر می کند که خود سبب مشکلات درونی و روحی می شود، در این حالت اگر این شهوت و هوس ارضاء نشود، موجب استرس و پریشانی و نهایتاً احساس حقارت و عدم اعتماد به نفس در شخص خواهد شد.
آیا رویاپردازی در مورد رابطه جنسی ضرر دارد؟
متأسفانه اگر در این خیالات از حدود خود خارج شده و فراتر رویم، سبب بروز مشکلاتی ناخواسته می شود، بطور مثال، یک مرد آنقدر غرق در هوس و میل جنسی می شود که حتّی دوست دارد با همجنس خود ارتباط داشته باشد، در مورد زن نیز همین طور، تمایل به برقراری ارتباط با یک زن دارد که متأسفانه نهایتاً تنها با همجنس بازی ارضاء می شوند. یا زنی متأهل آنقدر شهوت جنسی او بالاست که ناخودآگاه به رابطه جنسی با کسی غیر از شوهر خود فکر می کند، که در نتیجه ی آن دائماً عذاب وجدان دارد که با این میل، به شوهر خود خیانت می کند. می بینید در صورت عدم کنترل این شهوت و رابطه جنسی خیالی، باعث ایجاد وضعیتی می شود که شخص ناخودآگاه گرفتار عذاب وجدان و گناه می شود. به مرور زمان وی، خود را موجودی منحرف و بی مصرف در اجتماع می بیند. این افکار تبدیل به عقده های روحی می شود که ناخواسته با احساس حقارت، موجب اختلافاتی در روابط اجتماعی و زناشویی وی می شود.
چطور می شود این حس را کنترل کرد؟
1- به منشاء و عمق این حس آگاه شوید
این خود شما هستید که می توانید تشخیص دهید، آیا این هوس و شهوت، تنها به دلیل زیاده روی میل درونی شما ایجاد شده است یا فقط یک میل ذاتی و مفید برای تقویت و لذّت بیشتر از رابطه جنسی است. این توّهمات، خیال و هوس درباره ی رابطه جنسی درون هر انسان، طبیعیست، بنابراین از وجود آن در ذهن خود احساس شرم و خجالت نکنید. اگر این افکار، موجب آزردگی خاطرتان شده است، بهتر است در درون خود جستجو کنید و عامل آن را پیدا کنید، بطور مثال، آیا قبلاً سکسی ناموفق یا آزار جنسی داشتید؟ در این صورت جهت فکر و رویای شما در رابطه جنسی بسوی خلاف پیش می رود و منجر به معضلات جنسی خواهد شد.
2- میل و هوس جنسی خود را قبول کنید
اینکه بخواهید دست از این رویاپردازی و هوس بردارید، چاره ی کار نیست، بلکه این فراموشی ظاهری موجب ایجاد استرس و اضطراب های درونی می گردد، بدانید و پبذیرید که بیشتر مردم اطراف شما هم این حس و شهوت و رویاپردازی را دارند و بیشترشان هم فردی منحرف و فاسد در اجتماع، نیستند!
3- افراط نکنید و قدرت تصوّر صحیح و بهتری را در ذهن خود پرورش دهید.
بهتر است در حین این رویا به روابطی معقول و طبیعی فکر کنید نه به روابط یا حالاتی که ممکن است به جسم یا روح شما لطمه وارد کند. بهتر است به یک رابطه جنسی زیبا و دلنشینی که قبلاً تجربه کردید فکر کنید و از آن لذّت ببرید.
به رویایی فکر کنید که دست یافتنی و واقعی باشد نه خیالی، در غیر اینصورت به دلیل عدم دسترسی و ارضاء در آن رویا، استرس و اضطراب تمام وجود شما را در برمی گیرد، اگر تا کنون این اشتباه را کرده اید، می توانید با ورزشی منظّم و اصلاح هوسهای خود به رویاهایی واقعی، از پریشانی و عقده های حقارت درونی رهایی یابید. سعی کنید در خیالاتتان خود واقعیتان باشید نه اینکه در نقش یک شخصیت خارجی دیگر باشید و خود را جای او بگذارید!
4- شاید مجبورید این حس را خاموش کنید!
اگر می بینید که نمی توانید رابطه جنسی خیالی و میل جنسی خود را کنترل کرده، یا با روشی افراطی پیش می روید، بهتر است بجای این کار به رابطه جنسی عملی بپردازید تا در حین آن شاید بخشی از رویاهای شما و شهوت شما ارضاء شود. به این صورت تمام عقده و انرژی خود را صرف یک رابطه جنسی حقیقی و واقعی کرده اید نه خیالات واهی.
البته کنترل این حس، نیاز به زمان و اراده شما دارد، امّا همواره به یاد داشته باشید که اگر این حسّ خیال پردازی رابطه جنسی را در جهت غیر افراطی و واقعی پیش ببرید، خود سبب احساس خوشنودی و آرامش درونی می شود و به این صورت از این تصوّرات خیالی و بکارگیری آن در رابطه جنسی واقعی، نهایت لذّت را می برید،
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
بیشتر مردم معتقدند که چنین چیزی امکان ندارد، چرا که اگر واقعاً و از ته دل عاشق کسی باشید، نمی توانید همزمان کسی دیگر را نیز دوست داشته باشید، در مقابل برخی نیز بر این باورند که بهتر است خیلی عاشق طرف مقابل خود نباشی که اگر روزی قرار باشد جدا شوید، راحت تر دل بکنید و به کس دیگر علاقه مند شوید، البته در اولین رابطه ی عشقی بین دو نفر، یک سری مشکلات غیر قابل اجتناب وجود دارد که خیلی خوشایند نیست، امّا با تمام اینها، به دلیل تعهدات و نقاط مشترک عاطفی بین آن دو، این رابطه نیز به نوعی زیبایی خاصّ خود را دارد.
یکی از دلایلی که بیشتر افراد از تن دادن به همچین رابطه ای خودداری می کنند، ترس از عدم اعمال تعهدات بین خود و طرف مقابل است که خود امری بسیار دشوار است. از طرفی می بینید که همزمان می توانید علاوه بر اینکه عاشق پدر، مادر، فرزند و ... باشید، به جنس مخالف نیز عشق بورزید و او را هم دوست داشته باشید، شاید همین حالا با خود بگویید، "خوب، عشق به پدر و ...کاملاً متفاوت است"، امّا آیا در این عشق نگران آنها نمی شوید؟ برای آنها از خیلی چیزها گذشت و فداکاری نمی کنید؟ و در آخر حتّی شاید حاضر باشید برای آنها بمیرید؟ اگر خوب دقّت کنید می بینید که برای دوست دختر/پسر، نامزد/شوهر، نیز همین عواطف را دارید!
بعلاوه در این بین با آنها رابطه ی نزدیکی هم دارید و این خود سبب ایجاد عواطفی بس عمیق تر خواهد شد. در اثر این حالات و احساسات دو طرفه، به مروز زمان ، این دیگر سکس نیست که مسبب این عواطف است بلکه زوجین سالها و سالها در سایه ی آرامش و دوستی با یکدیگر زندگی می کنند. در اینجاست که می بینید این رابطه شبیه به دوست داشتن پدر، مادر، خواهر، فرزند و ... است. درست است که عشق به فرزند، می تواند والاترین عشق باشد امّا حقیقت این است که این رابطه تنها تا وقتی دو طرفه است که آنها به سنّ نوجوانی برسند، آن وقت است که با انتظارات پی در پی فرزند و عدم نارضایتی از والدین، دیگر این رابطه آنقدر صمیمی و مثل قبل نخواهد بود.
عشق به جنس مخالف، نه تنها آزادی ها و عواطف قبلی شما را محدود نمی کند بلکه می بینید که گویی نیمه گمشده ی خود را پیدا کرده اید، شاید تا آن زمان هیچ وقت فکر نمی کردید که شما هم به این رابطه نیاز دارید، امّا تنها با نیل به آن می فهمید که چقدر این نوع دوست داشتن متفاوت و شیرین است، مثل اینکه دوباره متولّد شدید!
متأسفانه برخی از ترس قربانی شدن و اینکه روزی نفر مقابل خود را از دست دهند، به کسی دیگر روی می آورند، این افراد با توّهمات واهی، به بی راهه می روند و رفته رفته با نفر بعدی و بعدی، دیگر مثل آدم آهنی رفتار می کنند! در حالی که زیبایی یک رابطه با جنس مخالف در علاقه و اشتیاق دو طرف به با هم بودن و گذران لحظات رویایی و آرامش بخش با یکدیگر است.
آیا از تعهد و ایجاد رابطه با تنها یک نفر می ترسید؟ بیشترین علّت ترس از شروع این روابط این است که طرفین فکر می کنند که در اثر مرور زمان شاید از یکدیگر خسته شده و برای هم تکراری شوند، یک نگاهی به والدین و عشق های قدیمی بیاندازید، آنها نیز روزی عشق خود را با تعهد و وفاداری شروع کردند و در حال حاضر شاهد سالگردهای ازدواج و ... چهل ساله آنها هستیم! می بینید که عشق واقعی خستگی در کارش نیست.
امروزه زن و مرد در صحنه اجتماع حضوری فعال دارند. در اثر این وضعیت روابط آنها رودر رو و ملموس تر است، شاید هم یکی از دلایل اینکه بیشتر مردم تن به خانه نشینی نمی دهند همین موضوع است، امّا در اثر این تنوع رفت و آمد، روابط جنس مخالف نیز بیشتر ولی متغیر، بی ارزش و بی ثبات تر شده است. همواره خلقت دو جنس مخالف و تفاوت طبع و هورمون های متضاد بین آنها، سبب جذب به طرف هم می شوند، تا اینجای داستان، این مسئله ذاتی و طبیعی است، امّا متأسفانه باز هم به دلیل تنوع و در دسترس بودن انواع چهره، شخصیت و ... جنس مخالف، حس تنوع طلبی و وسوسه در مردم موج می زند، درست مثل اینکه سیر باشی و از جلوی نانوایی رد شوی، ناخودآگاه آنقدر بوی نان تازه وسوسه کننده است که بازهم دوست داری در عین سیری، نانی بخری و از طمع تازه ی آن لذّت ببری! آن وقت است که با این مشکل روبرو می شوی که چطور می شود دو نفر را همزمان دوست داشته باشی با یک درجه و یک حس؟! ممکن است همزمان عاشق همسر خود باشی، ولی به طرف کسی دیگر نیز متمایل شوی و در عین ناباوری، شیفته ی او نیز امّا کمی متفاوت تر شوی! دلایل این گرایش می تواند، کشش جنسی یا عاطفی باشد. خیلی زنان در اثر کمبود عاطفی به طرف کسی دیگر می روند، البته آنها معمولاً قبل از هر رابطه نزدیکی، نیاز به تأمین عاطفی و مسائل احساسی دارند. شاید این سوالیست که بیشتر مردها در مورد زنها در ذهن خود می پرسند: "چرا زنها به مسائل جنسی و فیزیکی خود کمتر اهمیت می دهند"
شما که تنها هستید باید بدانید برای دوست شدن با کسی و ایجاد رابطه ای صمیمی، حتمًا مجبور نیستید که عاشق او شوید، مطمئن باشید دوستی، خود موجب تکمیل عواطف شما و تنهاییتان می شود، می توانید تنها تشعشعات قلب خود را در اختیار نفر مقابل بگذارید نه همه قلب را! در این حالت، اگر این رابطه به جدایی ختم شود، مطمئناً ضربه ی کمتری می بینید!، متأسفانه چیزی که هنوز در فرهنگ ملل مختلف جا نیفتاده است، این است که زنان باید به تأمین نیازهای جنسی خود ارزش بیشتری قائل شوند و بهتر است قبل از اینکه کاملاً وابسته یا به قول خانم ها عاشق کسی شوند، به این نوع رابطه نیز فکر کنند. چرا که خود رابطه نزدیکی مسبب تشدید عاطفه و صمیمیت بین دو نفر می شود که هیچ گاه نیل به این عواطف با به سر بردن در محیط کار و ... عملی نیست، عاشق شدن خوب است اما چه بهتر که این عشق و صمیمیت به مرور زمان، در سایه رابطه نزدیکی، تجدید و تقویت شود، اگر دونفر (چه مرد و چه زن) از نظر روابط جنسی از جانب هم تأمین باشند، خود عاملیست مهم در اینکه دیگر دو نفر به برقراری رابطه ای جدید و در ادامه، دوست داشتن نفری دیگر به طور همزمان، کمتر تمایل و گرایش پیدا کنند و از مسیر خود منحرف شوند.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
در این مقاله، پشت درهای بسته می رویم و واقعیت دردناک آزار جنسی را نمایان می کنیم.
مطلب را با یک مثال شروع می کنیم:
شرح زندگی یک مراجعه کننده به یک روانپزشک
" من و خانمم 15 سال است که با هم ازدواج کرده ایم و زندگی نسبتاً خوبی داشته ایم. اون یه زن خوب و یه مادر خوبه اما مشکلی در زندگی ما وجود دارد که هرگز نتوانسته ایم حلش کنیم. زن من تقریباً هیچ علاقه ای به سکس نداره. در واقع او در مقابل هر میل جنسی ای که نشون می دم مقاومت می کنه. اون می گه که از داشتن رابطه ی جنسی احساس راحتی نمی کنه . اون اجازه نمی ده بهش دست بزنم . آیا این یک عادته؟"
برای دکتر واضح بود که شوهر این خانم عمیقاً رنجیده است. وی با پرسش بعدی به قلب مسئله زده و می پرسد: "آیا او در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته؟" مرد جواب می دهد: "بله. چندین سال پیش. اون اینو به من گفت و با مشورت روحانیون، دعا خواندیم و من فکر می کنم که اون کسی که این کار را با وی کرده را بخشید. بعد از اون دیگه زیاد درباره اش حرف نزدیم". آن مرد و همسرش، از بقایای دردناک بدرفتاری و آزار جنسی کودکان رنج می بردند. متأسفانه هزاران زوج در سرتاسر جهان همین مشکل را دارند. کودکانی که مورد آزار جنسی قرار می گیرند، سرانجام روزی بزرگ می شوند. بسیاری از آنها ازدواج می کنند و در می یابند که زمان، زخم های آنان را التیام نبخشیده است.
دو واقعیت دردناک
1- درد زندگی با همسری که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته.
2- درد این کشف که همسرتان در آینده ممکن است کودکانتان را مورد آزار جنسی قرار دهد.
اغلب اوقات یأس و نومیدی بر فرد غالب می شود. حس رابطه با جنس مخالف، امری طبیعیست و وقتی در کودکی مخدوش و منحرف شود، نظام های ریشه ای روابط ما در بزرگسالی را مسموم می کند.
آیا "زیستن با واقعیت"، می تواند کلاف های به هم پیچیده هویت جنسی ما را از هم باز کند و به ما کمک کند تا در زندگی زناشویی به نزدیکی و صمیمت با همسر دست یابیم؟ من معتقدم که پاسخ این پرسش مثبت است، امّا این روندی است که زمان، صبر و اغلب اوقات کمک یک مشاور حرفه ای را می طلبد. زیستن با واقعیت با این تأکید آغاز می شود که آزار جنسی به لحاظ اخلاقی نادرست است و آثار عاطفی و جسمانی ویران کننده ای بر کسی دارد که مورد آزار واقع شده است. منظور من از آزار جنسی هر نوع فعالیت جنسی، کلامی یا جسمی است که بر خلاف میل و رضایت فرد دیگر به او تحمیل شود، به طوری که از وی به عنوان وسیله ای جهت رفع نیازهای جنسی دیگری استفاده شود. چنانچه چنین عملی بارها در مورد یک کودک صورت بگیرد باعث بروز یک رشته واکنش های عاطفی و جسمی می شود که تأثیر زیان باری بر فرآیند بلوغ جنسی عادی کودک خواهد شد.
این تحریف جنسیت، کودک را تا دوران بلوغ و بزرگسالی تعقیب می کند و اغلب اوقات در روابط زناشویی او مشکلاتی به وجود می آورد. این قربانیان اغلب اوقات از روابط جنسی سالم با همسر را بی نهایت دشوار می یابند. بسیاری از آنها آکنده از احساس شرم، گناه، ترس، خشم، و اغلب اوقات نفرت از سکس هستند. این عواطف عمیق اغلب با ناتوانی از لذت بردن از بوسه، تماس جنسی همراهند و گاه موجب انزجار از نگاه کردن به بدن عریان انسان، از جمله بدن خود شخص نیز می شوند. شخص دوست ندارد چنین عواطف منفی نسبت به مسائل جنسی داشته باشد اما تغییر احساساتش را غیر ممکن می داند. بنابراین، وی با مانعی بی نهایت جدّی برای نزدیکی در ازدواج مواجه است.
عواقب آزار جنسی:
احساسات این فرد در مورد سکس مغشوش است
اغلب اوقات اذیت و آزار جنسی دوران کودکی از سوی شخص کاملاً مخفی نگاه داشته می شود. در واقع، زن یا شوهر فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته، به هیچ عنوان تصور همچین چیزی را نمی کند. این قربانیان همواره افسرده هستند و رنج می برند و در نتیجه نه تنها از سکس، بلکه از خود زندگی هم کناره گیری می کنند. آنها در بزرگسالی احساس مبهمی در مورد سکس دارند. گاهی حس می کنند که تنها راه کسب محبت این است که از نظر جنسی فعال باشند. اما در سایر اوقات از سکس رو بر می گردانند و نمی خواهند هیچ کاری با آن داشته باشند. در زندگی زناشویی، این گیجی وابهام می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. چنین فردی یک روز حرف هایی می زند که همسرش فکر می کند او می خواهد رابطه ی جنسی داشته باشد. او حتی ممکن است بسیار سکسی باشد و در حرکات اولیه آن را نشان دهد، اما وقتی همسرش به وی نزدیک شود، مثل سنگ می شود. آنها با احساس گناه سالها را سر کرده اند، در حالی که این اتفاق تقصیر آنها نبوده و تنها چیزی که برای وی باقی مانده، عواطف مغشوش و عقاید کذب است. ناخودآگاه به طرد آدمها می پردازد و تحت اسارت این حالات، سلامت جسم و روح خود را به خطر می اندازد.
قربانیان آزار جنسی به جنس مونث محدود نمی شوند، پژوهش ها نشان می دهد که تعداد مردان جوانی که در کودکی یا نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند در سرتاسر جهان رو به افزایش است. این افراد سالها بعد که ازدواج می کنند با مشکلات جنسی مواجه می شوند. مثال:
"مریم به دفتر مشاوره مراجعه و اینطور بیان می کند: "ما فقط یک سال پیش از ازدواجمان با هم آشنا شدیم. شوهرم تنها مردیست که من واقعاً دوستش داشته ام. در دوران نامزدی، من چیزی ندیده بودم که در مورد وضعیت جنسی او شک بکنم. او با شور و حرارت مرا بغل می کرد و می بوسید. ما با هم رابطه ی جنسی نداشتیم و من خیلی خوشحال بودم که او در این زمینه به من اصرار نمی کند. این یکی از مواردی بود که حس احترام مرا نسبت به او برانگیخت. تا مدّتی پس از ازدواج نیز او مرا بغل می کرد و می بوسید ولی سکسی نداشتیم. او همیشه می گفت نباید عجله کنیم! امّا دیدم که این رابطه از بوسه و بغل بیشتر پیش نرفت"، شوهرش بعد از شش سال زمان از ازدواجشان، هیچ رابطه ی نزدیکی با وی برقرار نکرد. او از بی علاقه گی وی گیج و متحیر بود، صادقانه گفت: "من می خواهم با شوهرم نزدیکی داشته باشم و دلم نمی خواهد او را ترک کنم، امّا نمی دانم چه کار کنم. ما چندبار با هم حرف زده ایم و او به من گفته که نگران نباشم اما من نگران هستم. یک جای کار خراب است و من نمی دانم چه کار کنم". مشاور به وی چنین پاسخ می دهد:
" پس از شش سال ازدواج واضح است که این مشکل قرار نیست خودش حل شود و من فکر می کنم باید از وی بخواهید که نزد من بیاید. در واقع این مسئله بدون همکاری او غیر قابل حل است. در ابتدا از خصوصیات عالی وی در زندگی زناشویی تعریف کنید، بعد از دو سه روز تعریف و تمجید به او بگویید که تنها ایراد این است که شما از رابطه جنسی زندگیتان ناراضی هستید و تصمیم گرفته اید که او را نزد مشاور ببرید"
مریم با حالتی عصبی می گوید:" او نخواهد آمد. من قبلاً چنین درخواستی را از او کرده ام. می دانم که نمی آید"
مشاور:"البته حق با شماست. امّا او نمی تواند مانع آمدن شما بشود. شما فقط به او اطلاع می دهید که قرار است این گام را بردارید. بنابراین دیگر این کار را علنی کرده و پنهانی عمل نمی کنید و صریحتاً انگیزه ی خود را از این کار بیان می کنید. شاید او نیاید. باز هم تلاش کنید. قراری را برای شما و او می گذاریم و با او این مسئله را عنوان کنید. اگر باز هم نیامد خودتان تنها بیایید. حالا او دیگر به این مسئله فکر می کند. در حضور خودتان به او زنگ می زنم و از او خواهش می کنم در جلسه ما شرکت کند، در بیشتر مواقع این کار جواب می دهد و می آید."
آنها بالاخره موفق شدند و شوهر او نزد مشاور آمد، در این جلسه وی راز آزار جنسی توسط عمو و ... خود را نمایان کرد و آروز می کرد ای کاش مثل همسرش پاک و معصوم بود، او در واقع از کارهای گذشته و خاطراتش منقلب و از جنسیت خود متنفّر بود. در این میان در اثر نبرد شخصی و عاطفی با شکست های گذشته اش، از نظر جنسی ناتوان بود. این ناتوانی عامل کاهش شهوت وی برای برقراری ارتباط جنسی با همسرش بود. او در تمامی این سالها امیدوار بود که مشکلش به خودی خود حل شود و از این کشمکش دورنی خلاص شود.
مشاور از آمدن وی تشکّر کرد و از اینکه شهامت افشای راز خود را پیدا کرده بود، به وی تبریک گفت و از او خواست تا در جلسات بعدی آنها را همراهی کند. از آنجایی که مریم از نظر اعتقادی و مذهبی، بسیار قوی بود، مشاور از او خواست برای موفقیت و شفای همسرش دعا کند و معتقد بود که شوهرش تنها با همکاری و همراهی مریم درست می شود. در جلسات بعدی همسر مریم براحتی از همجنس بازی گذشته ی خود صحبت کرد. از احساس گناه شدیدی که داشت گفت و اینکه این حسّ تمامی این سالهای زندگی برای وی غیر قابل تحمّل و عذاب آور بوده است. مریم با وجود ناراحتی شدید، امّا با خودداری به وی گفت:"من تو را دوست دارم و با کمک خداوند در کنارت می مانم تا خوب شوی"
در اصل مرحله سخت درمان همسرانی (چه زن و چه مرد) که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند این است که از انکار دست بکشند و حقیقت را فاش کنند، بعد از آن با روان درمانی می توان به آنها ثابت کرد که به عنوان یک انسان بالغ و کمک خداوند و نزدیک شدن به مسائل معنوی، می توانند گذشته را فراموش و به تدریج به زندگی سالم و سکس گرایش پیدا کنند.
خوشبختانه مریم و همسرش بعد از حدود یکسال جلسات روان درمانی و مشاوره، به سرعت پیشرفت کردن و از زندگی زناشویی طبیعی برخوردار شدند. تنها تأسف مریم و شوهرش این بود که ای کاش زودتر به مشاور مراجعه و این مشکل را حل می کردند، نه بعد از شش سال!
آزار جنسی در دوران کودکی تأثیر عظیمی بر هر قربانی می گذارد. این عمل احساسات و افکار شخص در رابطه با جنسیت خودش را مخدوش و منحرف می کند. این تحریفات د رمورد هر قربانی متفاوت است زیرا شخصیت هر یک از ما منحصر به فرد است، اما راه حل مسئله این است که به طور جامع با آن روبرو شویم و کمک لازم را دریافت کنیم . قربانیانی که واقعیت را می پذیرند بدون انکار آزار اولیه، خطاهای خودشان را قبول می کنند. آنها تشخیص می دهند که تفکر و احساساتشان تحریف شده است و با احساس ترس و شرم خودشان مبارزه می کنند و درخواست کمک می کنند. البته در این راه وجود همسری صبور و حامی، نقش بزرگی را ایفا می کند و اغلب اوقات همین همسر است که آغاز گر روندی می شود که سرانجام قربانی را به درخواست کمک وادار می کند.
وقتی شوهرتان به آزار جنسی فرزندان تان دست می زند
پیش از اتمام مبحث آزار جنسی، می خواهم با ذکر مثالی به مبحث فوق اشاره کنیم،
شیدا گریه کنان به مشاوری مراجعه کرده و چنین عنوان می کند:
" من اخیراً فهمیدم که شوهرم هر دو دخترمان را مورد آزار جنسی قرار داده. یکی از اونا الآن شانزده ساله و آن یکی هجده ساله است . ظاهراً این جریا ن سال ها پیش اتفاق افتاده ، امّا من تا یک ماه پیش نمی دانستم. دختر بزرگم بالاخره در دانشگاهش پیش یک مشاور رفت. آن جا بود که همه چیز معلوم شد . بعد او با دختر کوچکم حرف زد و معلوم شد که همان اتفاق برای او هم افتاده . من به محض این که خبر را شنیدم دست دختر کوچکم را گرفتم و برای زندگی پیش مادرم رفتم . حالا از شوهرم متنفرم و هرگز نمی خواهم دوباره ببینمش"
مشاور متوجه شد که او از زمان ترک خانه فقط یک بار با شوهرش حرف زده است. شوهر به او گفته بود که می داند خطا کرده و متأسف است و صادقانه اظهار پشیمانی کرده بود و قول داده بود که اگر او به خانه برگردد، هرگز دوباره این اتفاق نخواهد افتاد. شیدا می گفت که اینقدر گیج است که نمی داند باید چه کار کند.
مشاور با جدّیت تمام گفت:" همچنان پیش مادرتان بمانید، تا موقعی که شوهرتان یک دوره ی کامل مشاوره برای حل این مشکل را بگذراند. تنها وقتی از حل مشکل وی مطمئن شدید، می توانید زندگی خود را مجدداً آغاز کنید. این دوره مشاوره حدّاقل شش تا نه ماه زمان می برد. بازگشت به خانه بدون حل این معضل یعنی اینکه دوباره این اتفاق می افتد. اگر شوهرتان صادقانه بخواهد معالجه شود، ضمن تأمین مالی شما در این مدّت باید حتماً دوره های روان درمانی را سپری کند. اگر او به این کار تن ندهد و بخواهد تقصیر را گردن شما بیاندازد یا با پول ندادن وادارتان کند تا برگردید، می فهمید که تا زمان تغییر فکر و رفتار وی هیچ راه سازشی با او نیست."
در این حالت این نوع پدران در ابتدا با اظهار تأسف، اندوه و حتّی گریه، صرفاً به خاطر اینکه مچش باز نشود، با وعده و وعید دادن، تنها نقش بازی می کنند، در حالی که اعمال وی مهمّند نه ظاهر و رفتارش. اگر او نزد مشاور رود، امید بهبود و سازش هست، در غیر اینصورت هیچ راهی دیگر نیست.
بیشترین کاری که شیدا برای شوهرش می توانست انجام دهد، اعمال عشق خشن است (در نزد بچّه ها اظهار کند که از شوهرش متنفّر است)، و بیشترین کاری که برای دخترانش می تواند بکند این است که آنها این تنفّر را از جانب او ببینند، هر یک از این دختران باید نزد مشاور برود و در جلسات مشاوره باید مادر نیز باشد، زیرا دخترها احتمالاً از مادرشان به خاطر اهمال کاری وی و از اینکه مادرشان اجازه داده این اتفاق بیفتد بیزارند. شاید در این حالت این مادر واقعاً مقصر نبوده، ولی آنها در ذهن خود چنین برداشت کرده اند. به این ترتیب احتمال شفا و بهبود دختران وجود دارد و به تدریج می تواند توسط مشاور زخم های روحی ناشی از این آزار جنسی را التیام داده و با حل کامل این مسئله این امید می رود که در زندگی آینده آنها دیگر اثری از این وقایع نباشد. تا زمانی که شفای کامل صورت نگرفته، آزار جنسی قطعاً تأثیر زیان باری بر روابط آینده آنها خواهد داشت.
با بررسی نتایج این روانکاوی ها در مورد افراد مختلف، زوج های زیادی بودند که گذراندن مراحل فوق، توانسته اند بهبود یابند و با اتّحاد بین مادر و فرزندان، سرعت بهبود آنها بیشتر می شود. باز هم تأیید می کنیم که در صورت عدم تمایل آزارگر به برخورد علنی و صادقانه با مسئله و تلاش همه جانبه جهت حل و فصل آن، هیچ امیدی به بهبود نیست.
بعد معنوی در مراحل درمان بسیار مهم است. تشخیص و تصدیق مرزهای اخلاقی و پذیرش مسئولیت برای زیر پا گذاشتن این مرزها بخش مهمی از روند بهبود را تشکیل می دهد. تصدیق خطا، بخشیدن و بخشوده شدن و کسب آرامش در محضر خدا نیز در شفای چنین روابطی موثرند. اما هرگز نباید از تعالیم مذهبی برای اعمال فشار بر قربانی استفاده کرد تا پیش از موقع و به طور سطحی آزارگر را ببخشد. همانطور که هرگز نباید از ایمان مذهبی به عنوان یک راه حل سریع برای مشکل آزارگر استفاده کرد. ایمان و اعتقاد باعث آغاز تغییرات مثبت می شود امّا نباید روند را تنها با اتّکا به این عامل کوتاه کنیم و فکر کنیم مذهبی شدن فرد فوراً همه مشکلات را حل می کند. اعتقادات مذهبی می تواند سرعت سیر روند بهبود را بیشتر کند، امّا تنها نقش مکمّل را دارد.
برای کسانی که آزار جنسی را تجربه کرده اند و برای آنهایی که با همسری زندگی کرده اند که به آزار جنسی دست زده، صادقانه آرزو داریم که خواندن این مقالات، همچون جرقّه ای باشد که شروع به بهبود خود و زندگی خود کنند. امّا مطمئن باشید در هر موقعیتی که در این مقالات ذکر شد باشید، بدانید که تنها گذشت زمان این مشکلات را به خودی خود حل نخواهد کرد و این حالات ادامه دارد. باز هم تأکید می کنیم، اولین گام، درخواست کمک خود شخص آزار دهنده است تا به بهبود درونی بپردازد و شاهد بهبود مثبت در زندگی خود و در ادامه، دیگر اعضای خانواده ی خود باشد.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
وقتی مردی باعث حسادت همسر خود می شود، در واقع هیچ منظور و هدف خاصّی ندارد. تنها دلیل اصلی آن، عدم احساس امنیت نسبت به رابطه ی خود و همسرش است. در این حالت، مرد به حدّ انفجار می رسد، شاید اگر با عوامل این معضل آشنا شوید، بتوانید کمی آنها را درک کنید!!
احساس عدم امنیت
آنها در روابط خود با همسرشان، از اعماق درون، احساس عدم امنیت می کنند. با این کار می خواهند امنیّت خود را نشان دهند، با خودنمایی، فشار حسّ عدم امنیت آنها کمتر می شود. تصوّر مردها بر این است که هر چقدر همسرشان نسبت به اعمال و رفتار وی، حسودی کنند، نزد وی، جذّابتر و خواستنی تر جلوه می کنند، اگر با این طرز فکر آنها آشنا شوید، کمتر از این اخلاقشان ناراحت می شوید.
در صورتی که از ابتدا نیز یک عدم اطمینان خفته در زندگی آنها باشد و در این بین مرد به زنی دیگر توجّه یا نگاه کند، آن وقت است که این حس خفته در زن نیز بیدار و مشکلات خطرسازی را به دنبال دارد.
در واقع آنها هیچ منظوری ندارند
مردها بدون منظور این کار را می کنند. آنها با زنان دیگر اطراف خود لاس زده و جلب توجّه می کنند. این مرد در نظر دیگران تنها یک مرد چشم چران و هوس ران است.
ریشه ی اصلی این آداب، این است که این مردها از مشکل کمبود توجّه رنج می برند. آنها از درون قصد اذیّت کردن شما را ندارند، شاید اگر بدانند که چه قدر شما را ناراحت می کنند، هیچ وقت این کار را نکنند. در این بین زن به شدّت عصبی شده، اگر زندگی خود را دوست داشته باشد، با روش خاصّ زنان! به مرد خود توجّه بیشتری کرده و روابط زندگی را مستحکم تر می کند، در غیر این صورت، مطمئناً تنها نظاره می کند و منتظر متلاشی شدن رابطه خود می شوند.
قدرت درک این مردها
دانستن علل اصلی ایجاد این حالات در مردها، به شما قوّت قلب می دهد و تا حدّی قادرید آنها را درک کنید، بدانید که این مردها هنوز به استحکام رابطه خود شک داشته و با این حس و احساس خطر و تزلزل در رابطه ی خود، دست به این کارها می زنند،
در آخر توصیه ما را جدّی بگیرید، واقعاً مردها از این کار نیت خاصّی ندارند، این شما هستید که با روشی زنانه و اقتدار خود می توانید اوضاع را دوباره تحت اختیار بگیرید!
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
از قدیم تاکنون، مردم براین باورند که مردها در روابط با جنس مخالف، از عدم تعهد کمتری برخوردارند، در حالی که طبق تحقیقات جدید، زنان نیز به نسبت مردها می توانند دست به خیانت زده و در روابط خود پایبند نباشند! لذا هدف نهایی مطالعات بر این بوده که علت و الگوی اصلی این عدم تعهد را شناسایی و در ادامه به اصلاح و ارائه راهکارهایی برای رفع این مشکل بپردازند. واقعیت این است که برخی زنها در روابط طولانی مدّت و در نهایت رعایت تعهد در تمام سالها، بالاخره دست به خیانت زده و تعهد خود را زیر پا می گذارند. البته که مردها نیز به همان میزان ممکن است بعد از داشتن یک رابطه طولانی با یک نفر، دست به خیانت بزنند. در عین حال، هیچ یک از طرفین، در نهایت لجبازی، حاضر به قبول بی وفایی و خیانت خود نیستند! با این تفاوت که روش خیانت و علل آن در این دو جنس مخالف، کاملاً دو رویه متفاوت است.
مردها در عین تعهد به نفر خود، در صورت مجذوب شدن، چه از نظر عاطفی یا جنسی با نفر دیگر، تعهد خود را زیر پا می گذارند، در مقابل، زنها تا زمانی که از طرف مرد خود کاملاً از همه نظر تأمین شوند، بر تعهد خود پایبند می مانند. امّا به محض ایجاد و ادامه ی خللی در درک و تأمین عواطف، روابط جنسی، مالی و ... از جانب مرد، با شروع مشکلات بین آن دو، زن نیز بسوی خیانت و بیراهه کشیده می شود. بیشتر زنها براحتی نمی توانند دست به خیانت جنسی و ایجاد رابطه نزدیک با مردی دیگر بزنند، چرا که برخلاف مردها، ایجاد یک رابطه ی جدید سکس از جانب زن، کاملاً در حالت رفتار و ابراز عاطفه خود نسب به مرد قبلی، نمایان است. از نظر خانم ها: "اگر مردها یاد بگیرند نسبت به نفر خود، از نظر عاطفی، جنسی، مالی و ... پایبند باشند، دلیلی ندارد که زن دست به خیانت بزند، البته در مقابل خیلی زنها، شاید بتوانند حتّی با عدم وجود عشق واقعی بین خود و همسرش، با عدم خلل در تأمین مرد خود در همه زمینه ها، باز هم به وی (خانه داری، شستشو، پخت و پز و ...)سرویس بدهد، این درحالیست که همزمان مرد، با کسی دیگر نیز مخفیانه در ارتباط است!)"
یکی دیگر از دلایل عدم خیانت زن و ایجاد رابطه سکس با مرد دیگر، دیدگاه بد و برچسب های توهین آمیزیست که اجتماع نسبت به زنها دارند، چرا که در این صورت به وی به دیدگاه زنی هوس ران، فاحشه و ... نگاه می کنند. در حالیکه در صورت خیانت یک مرد به زن خود، جامعه نهایتاً یک برچسب "خیانت کار" به وی می زند! شاید هم به دید آدمی بی ارزش و کسی که با عواطف یک زن بازی می کند نگاه کنند، متأسفانه این دید و این فرهنگ از دیر زمان برای مردها مزیّتی غیر منصفانه بوده که با سیر زمان این افکار باز هم تغییر نکرده است. به قولی: "از قدیم الایام، اجتماع با وضع قوانینی غلط و ناعادلانه نسبت به مجازات و دیدگاه ها در مورد خیانت مرد به زن، با ارائه آزادی هایی غیر مستقیم و افراطی برای مردها، همواره آنها را در خیانت و عدم وفاداری در روابط خود، جسور تر کرده است. "
یکی دیگر از دلایل عدم خیانت کمتر از جانب یک زن این است که، زنها در روابط بیشتر به دنبال تأمین نیازهای عاطفی هستند. هر زنی با شروع رابطه ای متعهدانه با یک مرد، در روابط زناشویی و جنسی، تمام ارگانهای جسمی وی تا مدّتها تحت تأثیر این رابطه ی سکس، رشد کرده و خو گرفته است و ناخودآگاه نمی خواهد با خیانت، به تمامی این آرامش درونی و جسمی خود پایان داده یا خللی ایجاد کند. حسّ زن را با بدبینی اشتباه نگیرید، چرا که این حسّ هیچ گاه به وی دروغ نمی گوید، در صورت خیانت یک مرد و ایجاد روابط متعدد و همبستر شدن با زنهای دیگر، مطمئناً وی به دلیل عدم تأمین نیازهای عاطفی به شدّت قبل، متوجّه روابط آن مرد با دیگران می شود.
از دیدگاه روانشناسی، تصوّر زنها همیشه این بوده است که در صورت خیانت و ایجاد رابطه جنسی با فردی دیگر، تمام معنویات، اعتبار، اصالت وی به عنوان یک "دختر شایسته" از بین می رود. معمولاً زنهایی که با آرایش های زننده و لباسی عجیب، در اجتماع حاضر می شوند، با رفتار های ناپسند و جذب مردها، خطری برای زنهای متعهد محسوب می شوند. ولی خوب، یک مرد همیشه زنی را برای زندگی انتخاب میکند که نسبت به همسر و زندگی خود وفادار باشد، چرا که از نظر زناشویی، برای هر مردی غیرقابل تصور است که بچه ی زاده از همسرش حاصل رابطه خود با همسرش نباشد! علاوه بر این، مردها باید بدانند که از نظر عاطفی و روحی، یک زن همیشه از ترس خیانت مردها و قربانی نشدن، به روابط زناشویی خود پایبند و همواره با تمام قوای به تداوم و تأمین همسر خود اهمیت می دهند. در مقابل اگر مرد نیز به عدم بروز خیانت از جانب زن خود اهمیت دهد، و به تعهد خود پایبند باشد، ناخودآگاه موجب ایجاد رابطه ای عاشقانه و سالم در زندگی مشترکشان می شوند. در این حالت، حتّی مرد با این طرز فکر، همان قدر که به تداوم زندگی خود بها می دهد، با دیدن مردی دیگر که قصد فریب زنی را دارد، به سرزنش و کنترل وی می پردازند. مردی که به وفاداری و تعهد زن خود ایمان داشته باشد و از این نظر، خیالش آسوده باشد، از لحاظ عاطفی و روحی، دست به خیانت و ارتباط با زنی دیگر نخواهد زد.
در اینجا به دلایل کشیده شدن یک زن به راه خیانت می پردازیم:
1- از نظر مالی به اندازه کافی تأمین نشود.
2- به دلایلی چون، عدم همصحبتی و وقت گذاشتن همسرش برای وی، نیازهای عاطفی خود را از دید مردش نادیده انگارد.
3- روابط همسرش با وی صمیمی نباشد.
4- از نظر زناشویی و سکس، ارضا نشود.
5- تنهایی مطلق و حس بیکسی در منزل.
6- عدم بروز احساسات مرد نسبت به مزیت های همسرش، مثل، زیبایی، تغییرات ظاهری و .. ، در این حال زن احساس بی ارزشی می کند.
7- در صورت اعتیاد مرد به الکل یا اعمال خشونت و بددهنی.
8- در صورت اطمینان از خیانت مرد.
9- عدم درک عواطف و آرزوهای زن.
10- در صورتی که مرد، همسر خود را خانه نشین یا از شرکت در جمع منع نماید.
11- اعتیاد یا قمار و ....
12- نقض عضو یا اختلال در ارتباط جنسی یا دیگر اعضاء بدن.
البته طبق آمار، زنها به سه دلیل عمده دست به خیانت می زنند، در غیر اینصورت مطمئناً به تعهد خود پایبندند. اوّل، نارضایتی یا عدم احساس خوشبختی در زندگی اوّل که ناشی از کمبود یا وجود عوامل فوق می باشد، در این صورت نیازهای خود را در مرد دیگر جستجو می کند. دوّم، دیدگاه اشتباه اجتماع نسبت به زنانی که قدرت جنسی و شهوت زیادی دارند، در نتیجه وی مجبور است در روابط خود با همسرش این حس را کنترل کند که مبادا مورد اتهام واقع شود و همواره جلوه ی اجتماعی خوبی را در نظر همسرش داشته باشد، این کنترل شهوت به وی فشارهای روحی و جسمی وارد می کند. سوّم، برخی زنها همواره بر این باورند که یک رابطه بالاخره به پایان می رسد، بنابراین با ایجاد روابط جنسی و خیانت با کس دیگر (در حین یک رابطه متعهدانه)، سعی می کنند قبل از پایان یافتن رابطه خود با نفر اصلی و ضربه عاطفی خوردن، جایگزینی پیدا کنند.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
"کسی که خود را اسیر هوس می کند، به سوی نابودی پیش می رود، امّا آن که عاشقانه بر عشق بوسه می زند، همچون پرنده ای به سوی طلوع و آزادی، پرواز میکند" "ویلیام بلیک"
وابستگی چیست؟
وابستگی به احساسی گویند که کسی با اسارت و بستن دست و پای خود، نفر مقابل را نیز اسیر خود می کند و به اعماق چاه می کشاند. اگر کسی در یک رابطه احساس ترس و عدم امنیت کند و دائماً فکر از دست دادن یار خود باشد، ناخودآگاه وابسته می شود.
وقتی وابسته کسی می شوید، بر او تکیه می کنید و هر چه که بگوید و انجام دهد، برای شما خوشایند است و در این بین است که به او نزدیک تر و به نوعی با وی آمیخته می شویم. وابستگی با نزدیکی ارتباط با شخص مقابل، رابطه ای مستقیم دارد.
ما با خیال عشق، نزدیک تر و وابسته تر می شویم تا اینکه منیّت خود را از دست می دهیم و محو می شویم. وابستگی به حالاتی چون، کنترل طرف مقابل، حسادت و محدود کردن آزادی منجر می شود، در این وضعیت، ما تابع احساسات فوق هستیم و تمام ابعاد زندگی ما را همچون زنجیری احاطه میکند.
این وابستگی تمام زندگی ما را در بر می گیرد و همچنان ادامه می دهیم تا وقتی که یکی از طرفین یا چیزی، اوضاع را تغییر دهد، با کوچکترین تناقضی، نسبت به یار خود، عکس العملی تند نشان داده و متعاقباً در این جرّ و بحث، کلماتی رد و بدل می شود که باعث ایجاد حس تهدید، از دست دادن وی و به آتش کشیدن روح ما می شود و نتیجه ای جز، احساس حقارت، انتقام جویی و خودخوری در بر نخواهد داشت. اگر وابسته ی کسی شوید، دوست دارید که همه چیز طبق خواسته و نظر شما پیش رود و به دلیل عدم اجراء و تایید آن، احساس می کنید در زندگی طرف خود زیادی هستید و سردرگم و گیج می شوید.
چارلت کاسل در کتاب خود(اگر بودا ازدواج می کرد)، می گوید: "در وابستگی، دو طرف وابسته ی تحسین، تصدیق، سکس، امنیت خاطر و حالات و عواطفی هستند تا بتوانند ارزشهای خود را باور کنند. جملاتی تکان دهنده چون، "من با تو احساس خوبی ندارم" یا در مقابل، "تو به من احساس خوبی می دهی"، این ها علائم وابستگیست، چرا که در صورت عدم وجود طرف مقابل و نظرات او، شخص اعتماد به نفس خود را از دست می دهد. این به آن معنی نیست که کسانی که فقط وابسته نیستند و عاشق واقعی هستند، این تأییدات، جملات و حمایت ها را در رابطه ی خود ندارند، بلکه عاشق های حقیقی، در اعتماد به نفس، ذات و خلق و خوی خود، وابسته ی مطلق و پیرو معشوقه ی خود نیستند و با حفظ منیت درونی خود، عاشق یار و همدم خود می باشند.
عشق
کسی که عاشق واقعیست، معشوقه ی خود را رها و آزاد می گذارد، عشق می ورزد بدون انتظار، خود محوری در این رابطه معنایی ندارد، عاشق، همواره با احساسات عمیق، معشوقه خود را می ستاید، اگر بین آنها بحث یا مشکلی باشد، درست است که هر دو طرف غمگین و ناراحت می شوند، اماّ خوب می دانند که در انتها باز هم به سوی هم برمی گردند و گاهی اوقات این ناراحتی ها، باعث جذّابیت و استحکام بیشتر رابطه ی آنها می شود. وی همواره از معشوقه خود انتظار ندارد که حکم دلقکی را بازی کند و دائماً او را خوشحال کند.
عشق زمانیست که با چشم و ذهنی باز بسوی یار خود بشتابیم، این حس از درون و اعماق وجود ما شکل می گیرد. در نگاه اوّل، تمام وجود ما دگر گون می شود، در این بین وابستگی و دلبستگی نیز ایجاد می شود، امّا با این تفاوت که این عشق دو طرفه است و هر دو به یکدیگر اجازه می دهند که با کنترل این وابستگی، فضایی آزاد برای سیر در افکار عاشقانه خود داشته باشند و با مرور زمان این دگرگونی و عواطف، بدون بستن دست و پای همدیگر، بیشتر و بیشتر می شود.
از وابستگی تا عشق
چطور می شود که رابطه ها از وابستگی و اسارت به درجه ی عشق و آزادی می رسد؟ و از پیچک های مزاحمی که تحت عنوان دوست داشتن ولی در اصل وابستگی، وجود ما را در بر گرفته آزاد شویم و با حسّ رهایی و استقلال از عشق و رابطه ی خود با معشوقه مان لذّت ببریم؟
اوّلین گام در این راه، خود شناسی است، با بررسی رفتار و اعمال خود ببینیم که دقیقاً کدام از آنها را بدون خواسته و آگاهی خود، طوطی وار اجرا می کنیم. حقیقت این است که نهایت رابطه ی وابستگی چیزی جز رنج و عذاب نیست. نحوه ی واکنش ها، انتظارات خود را از طرف مقابل بررسی کنید و نسبت به اطمینان و تداوم حقیقی این رابطه مطمئن شوید. اگر وابسته باشید، به وضوح می بینید که ناخودآگاه گفتار و رفتار شما صرفاً تحت فرمان طرف مقابل شماست.
گام بعدی این است که خود بخواهید که از این اسارت رها شوید، اگرچه در این راه باید به تدریج و بادرایت عمل کرد. مسلماً این تغییر حالت، در بیشتر مواقع، سخت و دردآور است، البته تحمّل این حالات، زمان بر بوده و به یکباره نباید صورت گیرد، همچنین در این بین باید از اعتراض و سرزنش و مقصّر دانستن طرف مقابل خودداری کنید. "خود را کنترل کنید"، به این معنی که در حین ترک عادات غلط قدیمی، با کنترل احساسات خود، از شکایت و ایجاد اضطراب و آشفتگی جلوگیری کنید. البته در این بین باید انتظار هر عکس العملی را از طرف مقابل خود داشته باشید، مثل، عصبانیت، توهین و...، کار راحتی نیست امّا باید صبورانه تحمّل کنید.
امواج و افکار منفی همیشگی را که باعث ایجاد عدم امنیت و ترس در وجودتان بود را رها کنید و واکنشی به آنها نشان ندهید. به جای احساس قربانی شدن، مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیرید و اختیار خود را به دست بگیرید.تنها به چیزی فکر کنید که در شما احساس آرامش می دهد نه سرزنش و انتقاد و اجبارات منفی طرف مقابل، شما خود مسئول خوشنودی خود هستید. به جای اینکه خود را همچون موجودی آویزان به وی حس کنید، نقش حیاتی خود را به عنوان انسانی بالغ بدست گیرید.
اگر بتوانید یار خود را بدون هیچ انتظار، تحکّم و ... تصور کنید، موج سرزندگی، آزادی فوق العاده و جدیدی وجود شما را در بر می گیرد، اگر هر دو طرف به نتایج عذاب آور، ترسها و خواسته های بی منطق و رنج آور ناشی از وابستگی آگاه شوند، هر دو به خود می آیند و بر آن می شوند تا با یک بازنگری، رابطه ی خود را از یک رابطه ی تحمیلی به رابطه ای سرشار از شادی و انرژی مثبت تغییر دهند. در واقع با تسلط و کنترل خواسته های نامعقول خود، ترسها، عصبانیّت و صدمات ناشی از واستگی را محدود و ابر تیره را از روی خورشید عشق و حرارت ناشی از آن که تا به حال مخفی مانده بود کنار می زنید.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
آیا می خواهید برای مرد خود جذاب تر شوید؟ چیزهای جدید در زندگی برای هر کسی جالب است، سعی کنید علائق او را بشناسید و با رعایت این 5 راهکار، همواره در نگاه وی جذاّب تر، جدید و دوست داشتنی تر باشید.
1- در هیجانات و علائق ورزشی، او را همراهی کنید
طرفدار تیم ورزشی مورد علاقه وی باشید، این کار مردها را به وجد می آورد، اگر خانه دار هستید، در حین انجام امور خانه، می توانید از نتیجه و مراحل بازی سوال کنید، بعضی از مردها عاشق ورزش مورد علاقه اشان هستند. با این کار خود را به وی نزدیک تر کرده و روابط خود را مستحکم تر می کنید. در این صورت، شما برای وی، حکم رفیقی را دارید که او را در تمام مراحل و هیجانات بازی همراهی می کند.
2- برای او جشن و میهمانی بگیرید
بیشتر مردها به تاریخ تولّد و میهمانی برای خود حتّی فکر نمی کنند، این شما هستید که با گرفتن یک میهمانی، دعوت دوستانش، تدارک غذا و پذیرایی جالب و جدید، می توانید او را خوشحال و غافلگیر کنید. این کار تأثیری عاشقانه در ذهن او خواهد داشت. متأسفانه در حال حاضر بیشتر همسران به این کارها و خوشحالی شوهرشان اهمیّتی نمی دهند.
3- او را در روابط با دوست های پسرش راحت بگذارید
این مسئله از قدیم تا کنون باعث اختلافات بین زن و شوهر بوده، بدون شک هر مردی دوست دارد اوقاتی را با همجنس خود و دوستانش بگذراند، مردها افکاری دارند که تنها خود جنس مرد می فهمد، این طبیعیست، باور کنید! آنها نیاز دارند که حتیّ برای چند ساعت، آزاد از مسئولیّت های زندگی، با دوستان خود تفریح کنند، بنابراین تحمّل داشته باشید، با غر زدن و شکایت، تنها اوضاع را بدتر می کنید. در صورت ملایمت، او نیز متقابلاً خوشحال می شود که شما نیز با دوست های دخترتان رفت و آمد کنید.
4- با او فیلم ببینید و لذّت ببرید
حقیقت این است که بیشتر مردها اوقات فراغت خود را دوست دارند جلوی تلویزیون بنشینند و استراحت کنند، شما نیز در دیدن فیلم و برنامه های دلخواه وی، او را همراهی کنید. در صحنه های هیجان انگیز یا خنده دار، از خود عکس العمل نشان دهید و او را به هیجان بیاورید. برای این کار وقت بگذارید و سعی کنید طی فیلم پشت سر هم از جای خود تکان نخورید.
5- با غذای دلخواه وی، او را غافلگیر کنید.
درست است که خانمها همیشه باید غذا درست کنند، امّا گاهی وقتها، با درست کردن غذای دلخواه وی و چیدن میزی رویایی و دو نفره، او را غافلگیر کنید. این کار نه تنها او را خوشحال می کند، بلکه می فهمد که برای او ارزش زیادی قائلید.
اینها فقط نمونه های کوچکی از راههای جذّابیت می باشد. بطور خلاصه، برای تحت تأثیر قراردادن مرد خود، بهترین راه، درک متقابل است. سعی کنید همواره با نشاط باشید. شاید باورتان نشود، ولی خیلی از مردها، زن ها و دخترهایی که گاهی اوقات رفتاری مردمنش و قوی دارند را بیشتر دوست دارند تا زنانی ضعیف و بی اراده.
با رعایت این نکات، رابطه ی شما هر روز قوی تر شده و خود او نیز مشتاق خواهد بود تا ساعاتی بیشتری را در کنارتان باشد.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |